طراحان، معماران و مسئولان شهری بار دیگر در کنار هم جمع شدند تا با همفکری بتوانند برای ساختمانهای بلند و کوتاه و معماری ناهمگون پایتخت نسخهای بپیچند.
به گزارش پایگاه " اخبار معماری " به نقل از همشهری آنلاین، بایدها و نبایدها، معضلات، کمبودها و... بار دیگر به بحث گذاشتهشد تا راهی باشد برایاینکه یک دهه آینده وقتی به ساختمانهای نوساز تهران نگاه میکنیم، نفس راحتی بکشیم و قدری حالمان خوب شود. «هومن بالازاده» یکی از داوران و کارشناسان معماری حاضر در دومین نمایشگاه و همایش نما (طراحی، اجرا، مصالح و صنایع وابسته) که هفته گذشته در بوستان گفتوگو برگزار شد معتقد است باید مقیاس نگاه به معماری تهران را قدری کوچکتر کرد و برای پهنههای ریزتر معماری همگون در نظر گرفت تا شاید بشود در مقیاس کلان هم شکل بهتری داشتهباشیم.
به نظر شما خروجی نمایشگاههایی از این دست میتواند امیدوارکننده باشد تا قدری از این معماری نامنظم و ناهمگون پایتخت در آینده کاستهشود؟
اگر همایشها به یک بیانیه در سیاستگذاری و بازنگری قوانین برسد خیلی مفید خواهد بود. سعی داریم در این همایشها فرصتی ایجاد کنیم که دغدغههای معماران و طراحان را به گوش مسئولان شهرداری و دیگر تصمیمگیرندههای مسائل شهر برسانیم. مثلاً قانون میگوید استفاده از شیشه در نما کم باشد. اما شیشه به روشهای مختلفی در نما به کار میرود. میتوانیم با بازنگریها و بازتعریف الگوی نما به این شکل که ترکیب مصالح چگونه میتواند از نظر استراتژیهای طراحی پروژههای پیشرو را یک گام به جلو ببرد، طراحی جدید انجام دهیم.
بازتعریف این الگوها میتواند ما را از معماری کلیشهای خارج کند؟
در بسیاری از موارد میتوانیم الگوها را بازنگری کنیم و از کلیشهها خارج شویم. این اتفاق مستلزم این است که افرادی که در کمیتههای نما فعالیت میکنند با طراحان تعامل بیشتری داشتهباشند. برای موضوعاتی هم از قبیل یکپارچگی نماهای شهری یا ایجاد قالب همگنی که میتواند در شهرها رخ دهد، لازم است علاوه بر کمیتههای نما، در سیاست کلانتر دیدهشود. بهعنوان مثال به جای بافت شهری، روی مصالح نما در جایی که تعدد مصالح یا رنگ زیاد است تمرکز کنیم. در واقع باید جدارهای شهری در مقیاس یک به ۲۰۰ نگاه شود و ببینیم در این جدارها چه اتفاقی باید رخ دهد که به نفع شهر باشد. باید نگاه بلندمدت به معماری شهر باشد ولی فعلاً چنین رویکردی در شهر وجود ندارد.
به هر حال زیباییشناسی در معماری و رعایت اصول معماری ایرانی قربانی توسعه و ضرباهنگ تند ساختوساز در تهران شدهاست. به نظرتان میشود نسخهای برای بهتر شدن حال معماری شهر پیچید؟
بدنه شهری در نبود متولی برای معماری شهر، توسط سرمایهگذاران تعریف میشود. آنها هم به سلیقه خودشان یا به سلیقه بازار جلو میروند. در این صورت در معماری شهر فاجعه رخ میدهد و در عمل باید سالها بگذرد تا آثار این معماری پاک شود. وقتی در طرح شهری یا برنامهریزی شهری مقیاس ریزتری را نگاه نمیکنیم این فجایع رخ میدهد. شهرداریها و کمیتههای تخصصی علاوه بر کمیته نما باید متولی باشند. الگوهای انعطافپذیر ولی هم راستا با سیاست شهری تعریف شود تا پروژهها به سمتی برود که فقط منافع شخصی ملاک نباشد و اول از همه منافع شهری دیده شود. در این صورت میشود شهر به سمتی برود که اتفاقی که آرزویش را داریم رخ دهد و شهر ما شخصیت مستقلی داشتهباشد.
فقط تهران است که شخصیت مستقلی ندارد؟
نه فقط تهران. اگر از تهران به اصفهان، تبریز، بندرعباس و... برویم، خیلی قابل تشخیص نیست که در کدام جغرافیا هستیم. در صورتی که در روند اصولی نباید چنین باشد. در شهرهایی که اختلاف دمای تابستان و زمستان ۶۰ درجه سانتیگراد است همان مصالحی در نما استفاده میشود که در تهران. در برخی شهرها اقلیم اقتضا میکند که بیشتر روی یک مصالح خاص تمرکز شود.
به نظر شما معماری شهر چقدر میتواند برای شهروندانش حال خوش ایجاد کند؟
اصولاً وقتی شهری با جغرافیای خودش همسو باشد و یک جریان برد برد داشته باشد، یعنی هم برای ساکنانش رضایتبخش باشد و هم طراحان و معماران، قطعاً حال خوب هم جاری میشود. وقتی هر کسی به نفع خودش بخواهد کار را پیش ببرد، نتیجه این میشود که شهر به جنگلی از ساختمانهای ناهمگن تبدیل میشود. در این آشفته بازار هم هیچکس حالش خوب نمیشود. چون هر کسی به نفع خودش شهر یا ساختمانش را به سمتی میبرد. همانطور که گفتم این مسائل باید متولی جدی داشته باشد. طوری که ۱۰ سال آینده نگوییم ایکاش قبلاً درباره مصالح، نمای ساختمان و طراحی آن فکر جدی کردهبودیم.
شمیران پیش از این، بیشتر باغ بوده و ساختمانهایی که در دل باغ ساخته میشده هم از بین رفته و خراب شده است. اما میتوانیم نگرشی داشتهباشیم که حالا که درختان و باغها از بین رفته، رویکرد ما معماری پایدار و سبز باشد. به اینکه چطور میتوانیم ساختمانهایی بسازیم که مصرف انرژی کمتری داشتهباشند تا هوای شهرمان بهتر شود یا از انرژیهای پاک بهرهببریم یا مصالحی را استفاده کنیم که با اقلیم شمیران سازگار باشد و بتواند یکپارچگی بیشتری در تهران ایجاد کند.
به شرطی که قوانین هم برای شهرداری، هم برای طراح و هم برای شهروندان بهصورت برد برد تعریف شود. با جدیت باید مقیاس نگاهمان را به شهر عوض کنیم. نمیتوانیم با یک پهنهبندی و نگاه از بالا به پایین و تعریف یکسری الگوی تراکمی، معماری شهر را سامان بدهیم. در مقیاسهای کوچکتر مثل یک به ۲۰۰ یا یک به ۵۰۰ وارد شویم و طراحی شهری را تعریف کنیم. باز هم باید با سازندگان همفکری و تعامل شود که در نهایت بعد از یک دهه وقتی شهروندی از آن پهنه میگذرد، حس مشترکی را از نظر سیمای شهری دریافت کند. این اتفاق هم شدنی است به شرطی که از همین حالا به فکر باشیم.
هومن بالازاده در محله ازگل ساختمانی مسکونی طراحی کرده که درباره آن بیشتر برایمان توضیح میدهد: «سعی داشتم الگویی را در پروژههای کوچک مقیاس مطرح کنم و بگویم که چگونه میشود گردش هوای طبیعی و ایجاد فضای سبز را در پروژههای مسکونی و فضاهای قابل انعطاف برای ساکنان تعریف کرد. خارج شدن از الگوی رایج برای آپارتمانهای روی همکف بوده که بتواند فضاهای باز و نیمه باز را در درون پروژه توسعه دهد.
زندگی در یک فضای کوچک ولی با امکانات مختلف و با چرخش هوا، نورطبیعی و استفاده حداکثری از فضای سبز در ارتباط با عملکردهای درونی از اساسیترین اهداف طرح است. در این پروژه محدودیت ابعاد زمین ۱۰ در ۲۲ متر، ما را به چالش شکلدهی فضای راه پله به فضای نیمه باز در یک محور سوق میدهد که نقش راه پله فقط یک ارتباط ساده نیست؛ بلکه این فضا، حیاط، آسمان و هوای طبیعی را با یکدیگر مرتبط میکند. تمامی فضای سکونتی از طریق این امکان دارای گردش طبیعی هواست. کیفیت راهپله بهعنوان یک فضای نیمهباز در درون ساختمان نقش رابط بصری با فضای حیاط، آسمان و افق دید شهری است که همچون دهلیزی درک همزمان بیرون و درون را میسر میکند. در کل مصالح هم از آجر استفاده شده.
آجر مصالحی است که برای تهران از نظر اختلاف دمای تابستان و زمستان و نیز آلودگی جوابگوست. پروژههایی که آجر سنتی دارند، کمتر آلودگی را در خود نشان میدهند ولی ساختمانهای نما سنگ بعد از ۳ دهه خیلی تفاوت ظاهری پیدا کردند و احتیاج به مرمت بیشتری دارند.»
کارشناس ارشد معماری است. حدود ۱۳۰ پروژه معماری در کشور از جمله ساختمان اداری کارخانه آپتوس، کارخانه ریسندگی و بافندگی احسانپود، کافه اسپریس، برج اداری ـ تجاری شاهکرم، ساختمان دفتر مرکزی کارخانه آجر کهنسرام و... را طراحی و به واسطه فعالیتهای متعددش، افتخارات زیادی هم کسب کردهاست. از جمله: کسب رتبه نخست جایزه معماری «مستر پرایز» در سال ۲۰۲۰، کسب رتبه نخست بیستمین جایزه معمار سال ۱۳۹۹، برنده جایزه معمار سال ۱۳۹۸ در بخش ساختمانهای عمومی، برنده اول مسابقه معماری «آرکیتایزر» نیویورک در سال ۲۰۱۵، منتخب جایزه «وینربرگ» اتریش در سال ۲۰۱۵، رتبه نخست مسابقه معماری آسیا ترکیه در سال ۲۰۱۵، برنده اول معماری داخلی در ایران و طرح منتخب در مسابقه بینالمللی داخلی WAF در بارسلون در سال ۱۳۸۹.
امینه اعتمادی /معمار
«امینه اعتمادی» یکی از معمارانی است که به واسطه طراحی ۲ ساختمان در محلههای کامرانیه و زعفرانیه توانسته رتبه برتر منطقه یک را از آن خود کند. او فارغالتحصیل کارشناسی دانشگاه علم و صنعت و کارشناسی ارشد دانشگاه هنرهای زیبای تهران است. اعتمادی از ویژگی طراحیاش میگوید: «از متریال سفید رنگ استفاده کردم که مفهوم برف را در ذهن مخاطب تداعی کند و تا جایی که امکان دارد به رنگ و مصالح شهری باری اضافه نشود.»
استفاده حداقلی از خطوط برای کاهش خطوط بصری شهر یکی از دیگر از ویژگیهای کار اوست: «در شهر به اندازه کافی با خطوط شلوغ روبهرو هستیم. میخواستم با حداقل خطوط کار را پیش ببرم.» اعتمادی درباره طراحیهایی که تاکنون انجام داده است میگوید: «بیشتر کارفرمایان به نمای کلاسیک علاقه دارند که به نظر من با معماری بومی ما سازگار نیست. نماهای کلاسیک به شهر ما الحاق شدهاست و با فرهنگ ما جور درنمیآید. زمانی هر معماری باسلیقه خودش نمای مدرن کار میکرد. از سال ۱۳۹۲ داشتن پروانه نما اضافه و باعث شد تا قدری از آشفتگی نمای ساختمانهای شهر کاسته شود.» اعتمادی ادامه میدهد: «هر شهری تاریخ و فرهنگ و اصالتی دارد که در معماری ساختمانهایش هم هویداست.
مثلاً در سن پترزبورگ بسیار به ساختمانهایی که در دورههای معماری مختلف ساخته شده است اهمیت میدهند و آن بناها حفظ میشود.» او معتقد است که نباید برای یک شهر نماهای خاصی را اجبار کرد: «درست است که در شهر از نظر معماری اغتشاش بصری داریم ولی اگر برای یکدستی بخواهیم یک نما را پیاده کنیم باز هم به نتیجه مطلوب نمیرسیم. باید به همجواری ساختمانها، خط آسمان و اقلیم هم توجه کنیم. ۲ دهه پیش با حجم بالای ساختوساز در پایتخت، معماری و نمای ساختمان را به موج معماری تازه سپردیم که اصولی نبود. حالا هم نمیشود حذفشان کرد. اما میشود از هرج و مرج بیشتر جلوگیری کرد.»
کیان آقایی /معمار
«برای طراحی از طبیعت الهام گرفتم.» «کیان آقایی» از آن دست معمارانی است که معتقد است باید مثل طبیعت زیبا و ساده فکر کرد تا همچون طبیعت زیبا و ساده زندگی کنیم. طراحی ساختمان او در محله مرزداران در دومین نمایشگاه و همایش نما حائز رتبه برتر منطقه ۲ شدهاست. او در توضیح بیشتر درباره طراحی ساختمان میگوید: «روبهروی این ساختمان در خیابانی عریض، فضای سبز واقع شده. طرح ساختمان هم طوری است که با فضا ترکیب میشود.» ساختمان تراس هم دارد و نما از آجر بهرهگرفته است: «برای طراحی این نما از آخرین معماری ایران قبل از دوره پست مدرن بهرهبردم. نمونه این طراحی در ساختمانهای خیابان امامخمینی(ره) دیده میشود.
بیشتر هم قصدم این بود که ساختمان با طبیعت همگون باشد و با فضای سبز روبهروی آن همخوانی داشته باشد.» او مشکل ناهمگونی معماری تهران را اینطور برمیشمرد: «بیبرنامگی و ناهماهنگی بین صاحب ایدههاست؛ صاحب اندیشههایی که معماری ایرانی را به خوبی میشناسند. در نگاه کلی باید گفت معماری این شهر یا ساختمانهای تهران مثل بوم نقاشی است که باید نقاشی زیبایی روی آن کشیده شود و در معرض دید عموم قرار بگیرد. اگر هر کسی باسلیقه شخصی دست به قلم شود، نتیجه خوبی نخواهیم داشت و تصویر هماهنگی به دست نمیآوریم. مثلاً اگر سلیقه روی نمای کلاسیک است، حداقل نمای کلاسیک را بشناسیم و درست استفاده کنیم نه اینکه در استفاده از نمای کلاسیک هم اعمال سلیقه کنیم.
هر چند که این نما مطابق فرهنگ و معماری ما نیست.» آقایی که ساکن منطقه ۲ است درباره فعالیت کمیته نما هم میگوید: «این کمیته نوپاست. باید ببینیم چقدر میتواند در پروژههای جدید تأثیرگذار باشد و آینده ساختمانهای این شهر چگونه خواهد بود. من آینده روشنی میبینم که ساختمانهایی نه فقط با نمای آجر، بلکه ساختمانهایی مطابق با هویت و هنر ایران خواهیم داشت.»