یک جامعهشناس گفت: هویت خیابانها، محلات و کوچهها که از هویت نمای ساختمانها ساخته میشود، تاثیر مستقیمی بر روند شکلگیری هویت افراد دارد.
علیرضا شریفی یزدی در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: یقیناً نمای شهری بر هویت افراد اثرگذار است، ما هویتی تحت عنوان هویت محله داریم یعنی هر فرد ساکن در یک محله هویت محل بر شخصیت او اثر میگذارد و در روند شکلگیری هویتش حتماً نقشآفرین است.
وی ادامه داد: وقتی ما در شهری زندگی میکنیم که نمای شهری برگرفته از محیط جغرافیایی است که در آن محیط بزرگشده و آن را میشناسیم طبیعتاً یکپارچگی هویتی برای فرد بهطور نسبی حاصل میشود مانند فردی که در مناطق کویری زندگی میکند و نمای ساختمانها در این شهرها بیشتر آجر است به دلیل موادی که در منطقه وجود دارد؛ اما افرادی که در شهرهای بزرگتر زندگی میکنند و نمای ساختمانها از فضای طبیعی جغرافیایی آن منطقه دور افتاده و از شکل معماری سرزمینهای دیگر تقلیدپذیری دارد و گاهی نماهای آشفته با موقعیت جغرافیایی همخوان نیست که به همین نسبت میتواند روی هویت فرد اثر نامطلوب داشته باشد.
این جامعهشناس گفت: افرادی که خواهان و مشتریهای ساختمان با نمای رومی هستند به دلیل طرز فکر غربگرایانه، معماری و نماهای غربی را نوعی برتری و تفاخر میدانند و به همین دلیل برخی از افرادی که در نماسازی اینگونه ساختمانها نقش دارند برای جذب مشتری سعی میکنند از این شیوه و سبک بهره بگیرند.
شریفی یزدی گفت: متأسفانه در آموزشوپرورش درس هنر را جدی نمیگیریم آموزش شناخت بصری و تقویت جنبههای هنری و درک هنری در بین دانشآموزان که تصمیمگیران و مصرفکنندگان آینده هستند، جدی گرفته نمیشود.
وی بیان کرد: نمای غربی و نمای رومی کاملاً منطبق با موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی و سلیقه هنر مردم آن کشورها چیده شده و بهزور این را تحمیل کردن به جامعهای که فرهنگ، نگاه، خواستگاه، تاریخ و جغرافیای آن متفاوت است کاملاً امر بیهویتی را برای فرد شکل میدهد و باعث میشود که فرهنگ و هنر آن کشورها را خوب نشناسیم و از هنر خودمان نیز بیبهره بمانیم.
این جامعهشناس تصریح کرد: تاریخ دارای جنبههای مختلفی است و هویت تاریخی و فرهنگی هر جامعهای ابعاد مختلفی را شامل میشود؛ همینطور که ما امروز به برهه و برشی از تاریخمان نگاه میکنیم اگر بخواهیم آن را عمیقتر بشناسیم سراغ جنبههای مختلف تاریخ میرویم و یکی از مهمترین آنها بناها، نماها و شیوه چیدمان عنصرهای هنری و ابزارهای ساختمانسازی است که از این دوران باقیمانده است و نشاندهنده یک فکر، فلسفه زندگی، نیاز مردم و خواستهایی است که در آن دوره تاریخی برای مردم به وجود آمده است.
شریفی یزدی عنوان کرد: بهعنوان مثال شناخت تاریخ صفوی و هویت شکلگرفته در آن دوره بدون مطالعه ابنیه زیبای بهجامانده از آن دوران مانند نقشجهان اصفهان، میدان گنجعلی خان کرمان و دیگر بناها قابل شناخت نیست.
وی ادامه داد: هویت امروز ما هم در آینده به نحوه مطالعه و نحوه بررسی که روی مسئله معماری شهری و نماسازی ما شکل میگیرد وقتیکه ما نماسازی مخدوش و نماسازی التقاطی و نماسازی بریده از مبانی فکری، فرهنگی و فلسفی جامعه خودمان داریم طبیعتاً آیندگان بهراحتی پی خواهند برد جامعه ما در این دوره به لحاظ فکری و فرهنگی دچار نوعی التقاط، تقلید و دچار نوعی از درون تهی شدن بوده است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه در دوره اشکانیان و قبل از اشکانیان در کشور ما گروهی بودند که بهشدت علاقهمند به فرهنگ غرب بودند، گفت: هنگام بررسی تاریخ آن روزگار، ساختمان را به شکلی میبینیم که نشانگر وجود پیروان سبک زندگی و معماری غربی را دارد.
وی بیان کرد: نما بهعنوان نوازش چشم نقش مؤثری در برانگیختی روانی یا آرامش روانی افرادی دارد که در جامعه مهیا شده است، یعنی وقتیکه شما در شهری زندگی میکنید که نمای بصری آرامی دارد مانند شهر یزد که آرامش خاصی به لحاظ رنگ و نحوه استفاده به فرد تلقین میکند.
شریفی یزدی عنوان کرد: شهر تهران یک شهر شلوغ با نماهای متعدد و متنوع، شلوغ وبی هویت است و این باعث خدشه به روح و روان فرد است و فرد برانگیختگی روانی پیدا میکند؛ با نماهای بصری در هر محیطی میتوانید باعث آرامش روانی یا آشفتگی روانی در فرد شود.
این جامعهشناس با اشاره به اقداماتی برای داشتن نماهای هویتساز، ادامه داد: مراکز تصمیمگیرنده و مجوز دهنده مانند شهرداریها باید یاد بگیرند به هر نمایی اجازه انجام شدن را ندهند تا از این به بعد از نماهای بیهویت در شهرهای مختلف ایران فاصله بگیریم.
وی با اشاره به عدم توجه کافی مسئولین به مقوله هنر، اضافه کرد: باید درس هنر را در مدارس جدی بگیریم و در مرحله بعد به مردمان آموزش دهیم که به چه نحو باید از المانهای فرهنگی معماری خودمان در سطح شهر و روستا بهره بگیریم و تفاوت بین فرهنگ فاخر بافرهنگ بیهویت تشخیص دهند.
شریفی یزدی با تأکید بر اینکه تربیت تفکر و نگاه هنری در بین فرزندان این سرزمین باید موردتوجه جدی قرار گیرد، تصریح کرد: رسانهها نیز نقش مهم و مؤثری در شکلگیری یک اندیشه و تفکر صحیح، مناسب و قابل دفاع دارند که اجازه ندهند این سبک معماری و نماسازی در محیطزیست آنها مانند قارچ رشد کند.
این جامعهشناس ادامه داد: حتی در مغرب زمین هم این بیبرنامگی و وضعیت نماسازی در کلانشهرهای آنان اصلاً وجود ندارد چراکه برخی ساختمانها و ابنیه به نظر آنان هویت تاریخیشان است و اجازه نمیدهند هر نماسازی خودش را بر شهر تحمیل کند.
وی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به طرحواره و تاثیرآن در نمای شهری، اضافه کرد: شاید یکی از شایعترین طرحوارهها طرحواره رهاشدگی طردشدگی و تنها ماندن است و امکان اینکه به سمت چیزهایی که مال خودشان نیست بروند زیاد است؛ دومین طرحواره اطاعت است که از دیگران بدون فکر و اتوماتیکوار تبعیت میکند و نمای شهری که میتواند بهشدت تقلیدی باشد از این طرحواره بهره میگیرد و دیگری طرحواره استحقاق است که مستحق این است مثل غربیها خانه بسازد چون اساس تفکرش این است که سبک زندگی غربی از سبک زندگی ایرانیها بالاتر است.
ایسنا