کد خبر: 1558 زمان انتشار: 18:23:32 - 1400/05/23
اختصاصی پایگاه اخبار معماری بنایی با داستان های شگفت‌انگیز "بقعه / گنبد هارونیه"

بقعه هارونیه در مشهد یک از جذاب‌ترین بناهای تاریخی به شمار می‌رود. این اثر بی‌مثال تاریخی در حوالی شهر مشهد و در همسایگی آرامگاه حکیم فردوسی و همچنین آرامگاه عارف بزرگ و نامی، امام محمد غزالی واقع شده است.

بقعه یا گنبد هارونیه مربوط به سدهٔ ۸ ه‍.ق و کهن‌ترین بنای به جا مانده از شهر توس است و در شهرستان مشهد، بخش مرکزی، دهستان طوس قرار دارد. این مکان تاریخی در حدود ۶۰۰ متری از آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی قرار گرفته و منحصراً خانقاه یا مقبره‌ای است که در سده هشتم هجری بر روی بناهای کهن شهر تابران بنیاد گردیده‌است. در کنار این بنا سنگ سیاهی به عنوان یادبود امام محمد غزالی از عرفای سده پنجم و ششم هجری دیده می‌شود که برخی آنرا محل دفن او می‌دانند.

کاربری 

در هدفِ احداث بنا و کاربری آن اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی این مکان را مدرسه یا خانقاه و همچنین مدفن غزالی می‌دانند و برخی دیگر آن را مسجدی می‌دانند که بعد از هجوم مسلمانان به ایران بر روی آتشکده ساسانی ساخته شده‌است.

معماری

با توجه به شکل معماری، اصل بنا را مربوط به دوره ایلخانی و سبک معماری آذری می‌دانند که بخش‌هایی از آن در دوره تیموری اضافه شده‌است. هارونیه تشابهی نیز به سبک معماری رازی دارد و بر این اصل آن را مربوط به قرن ششم هجری می‌دانند. در عین حال طی حفاری‌های سال ۱۳۵۴ آثاری بدست آمده که حاکی از سابقه خیلی پیش از قرن ششم دارد. در لایه‌های زیرین سفال‌های مربوط به دوران سلجوقی، تیموری و صفوی و همچنین دیوار بسیار قطوری از سنگ و ملات ساروج یافت شده که یادآور پی بنای آتشکده‌های ساسانی است.

نکتۀ جالب توجه در مورد این بنای تاریخی جذاب و تماشایی این است که این بقعه به نوعی تنها بنای به یادگار باقی مانده از شهر قدیمی طوس به شمار می‌رود. در واقع سایر بخش‌های این شهر قدیمی و دیرینه از بین رفته‌اند و در حال حاضر فقط و فقط همین بقعه از آن دورۀ تاریخی به جای مانده است. در همین چند سال اخیر به همت سازمان آثار ملی و فرهنگی استان خراسان رضوی در اطراف بقعۀ هارونیه حصار کشیده شد و با طراحی فضای سبز زینت یافت. این بنای جذاب و تماشایی در روز پانزدهم دی ماه در سال ۱۳۱۰ با شمارۀ ۱۷۳ در فهرست بلند و بالای بناهای تاریخی ایران زمین جای گرفت. همچنین لازم به ذکر است که این بنای تاریخی در سال ۱۳۸۲ که تقریباً دو دهه از آن می‌گذرد با عنوان آرامگاه امام محمد غزالی با شمارۀ ۸۹۴۴ باری دیگر در فهرست آثار ملی ایران زیبا به ثبت رسید.

علاوه بر این که این بنا با ظنی قوی به عنوان آرامگاه امام محمد غزالی معرفی شده است، افسانه‌های دیگری نیز برای این بنا گوش به گوش چرخیده است. برای مثال یکی از این افسانه‌ها بیان می‌کند که این اثر تاریخی در قرن‌های گذشته حکم زندان هارون‌الرشید را داشته است و حتی برخی این بقعه را با نام زندان هارون نام می‌برند. بر اساس این افسانه گویی هارون‌الرشید مجرمان و محکومان را در این بنا به زنجیر می‌کشیده است و آن‌ها را مورد شکنجه قرار می‌داده است. برخی دیگر از افسانه‌هایی که در مورد این بنا ذکر شده این اثر را به دورۀ پیش از اسلام منسوب می‌دانند و اگر این عقیده درست باشد این بنا دیگر تنها یک بنای تاریخی نخواهد بود بلکه بنایی باستانی به شمار خواهد رفت. بر مبنای این افسانه‌ها این بقعه در دوران پیش از اسلام آتشکده بوده و به عنوان محل عبادت زردشتیان مورد توجه قرار داشته است.

سبک معماری در بنای بقعۀ هارونیه


این بنای تاریخی و تماشایی به طور تمام و کمال از آجر ساخته شده است. آجری‌بودن بنا، آن هم در تمام قسمت‌ها بیشتر شبیه سبک خاص معماری در شهرهای مرکزی ایران زمین از جمله شهر یزد است. شاید جالب باشد بدانید در هیچ بخشی از این بنای آجری از زینت و زیور کاشی‌کاری استفاده نشده است. در حالی که در بسیاری از بناهای دیگر، که در گوشه و کنار ایران زمین جای دارند شاهد انواع و اقسام کاشی‌کاری‌های مبهوت‌کننده هستیم. اگر بخواهیم بنایی دیگر در ایران باشکوه مشابه بقعۀ هارونه در شهر مشهد یا توس قدیم معرفی کنیم ناچار هستیم از آرامگاه سنجر در شهر مرو یاد کنیم. علاوه بر آن آرامگاه لقمان بابا در شهر سرخس نیز از نظر سبک معماری بسیار به این بقعه شباهت دارد.

بر خلاف زیور و زینت بنا، گنبد ساخته شده در آن درست مثل سایر گنبدهایی که در بناهای تاریخی ایران سربلند ساخته شده‌اند از دو پوسته تشکیل شده است. با گذر زمان و تحمل باد و نور فروزان خورشید و بارش گاه و بی‌گاه باران، پوستۀ خارجی گنبد رو به پوسیدگی رفته بود و داشت رو به اضمحلال پیش می‌رفت که ادارۀ میراث فرهنگی مانع این اتفاق شد. خوشبختانه با تلاش‌های این اداره پوستۀ خارجی گنبد مرمت و بازسازی شد و به این ترتیب تنها بنای تاریخی به یادگار مانده از دوران گذشته در شهر مشهد جانی دوباره یافت.

داخل این بنا از فضایی بزرگ و دل‌باز بهره دارد. شاهد این ادعا بزرگی گنبدی است که قطر آن به ۱۱ متر و ۳۰ سانتی‌متر می‌رسد و بلندای آن سبب شده است ارتفاع سقف در داخل این بنا به ۲۲ متر برسد. به این ترتیب داخل بنا فضایی بزرگ و دلگشا ایجاد شده است.

این بنای جذاب و اسرارآمیز فقط و فقط یک در ورودی دارد. این ورودی در جبهۀ جنوبی ساختمان جای گرفته است. شاید جالب باشد بدانید که حتی تزئینات سر در ورودی نیز از جنس آجر است و هیچ رنگی در آن میان خودنمایی نمی‌کند. نبود رنگ در دیوارهای ایرانی کمتر به چشم می‌خورد. چشمان ما عادت کرده‌اند در بناهای تاریخی رقص رنگ و جلوه‌گری طرح را ببینیم. حال آنکه در بقعۀ هارونیه طرح‌هایی را خواهیم دید که از رنگ بی‌خبر هستند. طرح‌هایی که هدفی خاص را دنبال می‌کنند و شاید بی‌رنگ‌بودن آن نیز پیرو همان هدف باشد.

بنای بقعه هارونیه در مشهد چهار گوشه دارد که در هر یک از این چهار گوشه، چهار پلکان مارپیچ به چشم می‌خورد. بقعۀ هارونیه سه طبقه دارد که پایین‌ترین طبقۀ آن سرداب است که زیر طبقۀ همکف قرار دارد. پس از آن طبقۀ همکف قرار گرفته که با پله‌هایی در چهار گوشۀ آن به طبقۀ سوم ارتباط پیدا می‌کند. همچنین در قسمت شمالی بنا سه اتاق دیده می‌شود که به نسبت تالار اصلی کوچکتر هستند و فرعی به نظر می‌رسند. نکتۀ جالب توجه و بحث‌برانگیز این است که این بنای بزرگ با این سه اتاق کوچکتر در گذشته چه کاربری‌ای داشته‌اند؟ آیا واقعاً هر یک از این اتاق‌ها یک فضا برای شکنجه را ایجاد می‌کرده‌اند؟ در این اتاق‌ها چه افرادی زندانی شده‌اند یا شکنجه دیده‌اند؟ آیا برای یک زندان یا یک شکنجه‌گاه سقفی به بلندای ۲۲ متر نیاز بوده است؟ آیا این بنا برای اینکه یک زندان یا محلی برای شکنجه‌کردن، زیادی دل‌باز و زیبا نبوده‌است؟ اما پرسش دیگر این است که چرا برخلاف بسیاری از بناهای تاریخی دیگر این بقعه از هرگونه رنگ و نقش و نگاری فارغ است؟ در درون گنبد بزرگ و وسیع و دل‌باز و البته سادۀ این بنا مقرنس‌کاری‌هایی به چشم می‌خورد که متخصصان امر باستان‌شناسی اعلام کرده‌اند این مقرنس‌ها یادگارهایی از دورۀ تیموریان هستند. آیا ممکن است علاوه بر این مقرنس‌ها تزئینات دیگری نیز در این بنا وجود داشته که به مرور زمان از بین رفته است؟

حالا زمان پرسیدن پرسش مهمتر رسیده است. در واقع حالا زمان آن است بپرسیم که این بنای آجری که از تزئینات معمول تهی است چرا مورد توجه ادارۀ میراث فرهنگی قرار گرفته است؟ چرا در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و از همه مهمتر اینکه چرا مورد توجه گردشگران مشکل‌پسند و دقیق قرار گرفته است؟ برای پاسخ به این پرسش‌های اساسی لازم است از ویژگی‌های متمایز و منحصر به فرد این بنا گفته شود تا ثابت شود که این بنا در نوع خود یک شاهکار معماری به شمار می‌رود.

اگر از فراز ابرهای آسمان آبی به این بنا نگاه کنید یک مربع خواهید دید. مربعی محدود و تقریباً شاید بتوان گفت کوچک. این مربع ساده قد کشیده است، اوج گرفته است و تا ارتفاعی بیش از ۲۲ متر از سطح زمین فاصله یافته است. این قدکشیدن یکی از مختصات معماری در دورۀ تیموری محسوب می‌شود. علاوه بر آن در سطح خارجی دیوارهای بقعه، خطوطی عمودی به چشم می‌خورد که به صورت موازی با سایر خط‌ها نقش شده‌اند. این خطوط که بر سطح خارجی بنا نشسته‌اند سبب ایجاد خطای دید می‌شوند و ساختمان را بلندتر از آنچه در حقیقت هست نشان می‌دهند.

یکی دیگر از مشخصه‌های قابل توجه در این بنای تاریخی وجود طاق‌نماها و همچنین نورگیرهایی است که به رقص نور آن هم به صورتی کاملاً طبیعی در داخل بنا منجر شده‌اند. همان طور که خیلی خوب می‌دانید نور و نورپردازی در عصر و دورۀ ما امری بسیار مهم و اساسی در چیدمان داخلی یا حتی علم معماری شناخته می‌شود. در این بنا نیز بدون استفاده از چراغ یا نور مصنوعی نورگیرها و طاق‌نماهایی تعبیه شده‌اند که نور خورشید را به بهترین نحو در تمام بخش‌های بنا پخش می‌کنند و سبب می‌شوند داخل بنا دل‌بازتر و صد البته زیباتر به نظر برسد.

در حال حاضر بقعه هارونیه در مشهد ایوانی بلند و بالا دارد به همراه دو لچکی و همچنین چهار ایوان صلیبی شکل که در فضای داخلی بنا قرار گرفته‌اند. علاوه بر آن در دیوارهای بنا پنجره‌هایی مشبک نیز وجود دارند به همراه نغول‌هایی که به صورت عمودی و افقی جای‌گذاری شده‌اند.

معمار هنرمندی که طراحی و ساخت این بنای تاریخی را بر عهده داشته است با کمترین امکانات و کمترین زیورآلات توانسته است هنرمندانه‌ترین بنا را بسازد. ایشان با بهره‌گیری از معجزۀ نور و بازی با اعداد در ساخت طاق‌ها و منفذها و قوس‌ها نه تنها توانسته است نورپردازی جالب توجهی در داخل بنا ایجاد کند بلکه از فشار وارد بر دیوارهای بنا تا حد امکان کم کرده‌است و همین امر به ساختمان استحکامی به قدرت تحمل چند قرن بخشیده است. اتفاقاً جالب‌ترین و حیرت‌برانگیزترین نکته در بقعۀ هارونیه در شهر توس یا با تسامح در شهر مشهد این ویژگی منحصر به فرد است که معمار تیزهوش و خِبره به حدی شگفت‌انگیز از خطای دید استفاده کرده است و شاید بتوان ادعا کرد که این ویژگی تنها در این بنا به چشم می‌خورد و شاید حتی در زیباترین و پرزیورترین بناهای تاریخی نیز این ویژگی تا این حد و اندازه قابل رئویت نباشد.

البته ناگفته نماند که بقعۀ هارونیه در روزگاران گذشته، شاید بهتر باشد بگویم در دوران اوج و شکوهش سه درب ورودی داشته است. در حال حاضر همان طور که پیش از این اشاره شد تنها ورودی جنوبی باقی مانده است و ورودی‌های شرقی و غربی آن به پنجره‌هایی مشبک تبدیل شده‌اند. اما تنها ورودی باقی ماندۀ بقعه ایوانی بزرگ به منظور کفش‌کن دارد که بر فراز آن قوسی جناغی به بلندای ۱۵ متر و ۵۰ سانتی‌متر، با ۳ متر عمق و همچنین ۸ متر عرض دارد. در دو سوی این ایوان جالب توجه دو جرز پهن به همراه دو طاق‌نمای بلند مزین به یک حاشیۀ پهن افقی به چشم می‌خورد. همچنین شاید شگفت‌انگیز باشد اگر بدانید که در هر یک از دو جرزی که در اطراف ایوان قرار گرفته‌اند نیم‌ستون‌هایی از جنس آجر جای دارند.

این ورودی مجلل، مخصوصاً ایوانی که به منظور کفش‌کن ایجاد شده است، با این وسعت و این ظرافت می‌تواند بیان‌گر فرهنگ اصیل مهمان‌نوازی ایرانی باشد. باور این موضوع که این بنا به عنوان زندان مورد استفاده قرار می‌گرفته است بسیار دشوار به نظر می‌رسد. شاید بتوان گفت که این بنا ساختمان اداری بوده است. شاید هم سایر بناهای هم‌جوار آن در طی سال‌ها به کل از بین رفته باشند. به هر حال به طور قطع در آن دوران در کنار این بنا ساختمان‌های دیگری نیز وجود داشته‌اند و این بنا تنها بنای آن منطقه نبوده است. شاید در گذشته‌های دور این بقعه یکی از چندین بنای دیگر بوده است و تنها همین ساختمان از آن دوران به دورۀ ما رسیده است.

اما بر مبنای آنچه با مقایسۀ سایر بناهای تاریخی به دست آمده است، این بنا را آرامگاه امام محمد غزالی، عالم و دانشمند صاحب نام ایرانی در قرن هشتم هجری دانسته‌اند. این گمان درست به نظر می‌رسد چون بنای آرامگاه لقمان بابا در سرخس و همچنین آرامگاه سنجر در مرو نیز بسیار به بقعۀ هارونیه شباهت دارند.

 

تهیه و تنظیم : پویا مودتی
منابع، سفرنگار/ ویکیپدیا


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.