در زمان حکمرانی محمدشاه قاجار بود که ۱۳ خانواده ارمنی از اصفهان به تهران مهاجرت کردند.
به گزارش پایـگاه " اخـبــار معـمـاری " این افراد به دستور صدراعظم به تهران آمدند و بعد از آن، جمعی از این خانوادهها در دهونک کنونی ساکن شدند. زمینهایی برای کشاورزی در ونک در اختیار این خانوادهها قرار گرفت و دورتادور این زمینها برای تأمین امنیت مردم و دامها و محصولاتشان، دیواری کشیدند و در ۴ گوشه این دیوارها، برجکهای نگهبانی ساخته شد. به اینترتیب قلعه ارامنه در ونک بنا شد و خانوادههای ارمنی ساکن این روستا در اتاقهایی که دورتادور دیوار قلعه بنا شده بود سکونت پیدا کردند. کلیسای میناس مقدس نخستین عبادتگاهی بود که ارامنه در ونک ساختند تا بتوانند در آن به برگزاری آیین مذهبی خود بپردازند. کلیسای میناس مقدس سال ۱۲۳۵ خورشیدی ساخته شد و در دهه ۸۰ در زمره آثار ملی ایران به ثبت رسید.
زمان زیادی از سکونت ارامنه در قلعه ونک نگذشته بود که آنها تصمیم به ساخت یک کلیسا گرفتند. آن زمان دیگر جمعیت ارامنه این منطقه به هزار و ۲۰۰ نفر رسیده بود. آنان برای انجام مراسم مذهبی خود مجبور بودند به تهران بروند. این شد که ساخت کلیسا در قلعه ارامنه با بخشش زمینی از طرف مستوفی الممالک پایهگذاری شد. گفته میشود شاه قاجار هم برای تأمین هزینههای ساخت کلیسا مبلغی را به ارامنه کمک کرد. «سعیده صائبی مقدم» کارشناس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی میگوید: «در این کلیسا صلیبی برزنی نگهداری میشود که مستوفی الممالک آن را به کلیسا اهدا کرده و روی آن نوشته شده: مستوفی الممالک به کلیسای ونک فی شهر ذیقعدهالحرام ۱۲۷۸. از این نوشته پیداست که این کلیسا پیش از سال ۱۲۷۸ ساخته شده بود.»
مشکل ساخت استفاده از عبادتگاه تنها با ساختمان آن برطرف نمیشد؛ ارامنه برای عبادت و برگزاری مراسم نیاز به کتاب مقدس خود داشتند. در حالی که در آن دوران به دلیل رواج چاپ سنگی و دشواریهای چاپ کتاب، منابع مکتوبی مثل کتابهای مذهبی ارامنه در تهران چندان در دسترس نبودند و پیدا کردن این کتاب چندان کار سادهای نبود.
به همین دلیل ۲ نفر از ارمنیهای ساکن قلعه راهی خرقان شدند تا کتاب مذهبی خود را با آیینی خاص به ونک بیاورند. کلیسا، ساخته و نام «میناس مقدس» برای آن انتخاب شد.
«میناس» یکی از ارمنیهای اهل روم بود که خدمات زیادی به مسیحیان ارائه داد و در نهایت به دست قیصر روم کشته شد. مسیحیان به پاس خدمات او و زنده نگهداشتن نام میناس بهعنوان یکی از افراد مورد احترام دین خود، نام میناس مقدس را روی کلیساها و مراکز مذهبی خود میگذارند. کلیسای دیگری به این نام در اصفهان هم به چشم میخورد.
«ساختمان آجری کلیسای میناس مقدس معماری به سبک بازیلیک دارد. در ۲ سوی محراب کلیسا ۲ اتاق به چشم میخورد. اتاق سمت راست با سقفی کوتاه و میزی که روی آن شمایل حضرتمریم قرار دارد محلی است برای عبادت افرادی که میخواهند در فضایی شخصیتر عبادت کنند. اتاق سمت چپ هم مکانی است برای نگهداری از لباس مخصوص کشیشان و کتابهای انجیل و وسایل دیگری که در مراسم آیینی از آن استفاده میشود.
نزدیک محراب، حوضچه مرمری کوچکی هم برای انجام مراسم غسل تعمید قرار دارد.» این را صائبی مقدم میگوید و به قدمت ۱۷۰ ساله کلیسا اشاره میکند. با این حال ساختمان آن در دورههای مختلف بازسازی و مرمت شده است. یکی از تغییرات انجام شده در معماری این کلیسا استفاده از ستونهای آجری به جای ستونهای قدیمی چوبی در صحن کلیساست. همچنین سقف شیروانی جای سقف مسطح کلیسا را گرفته. برج ناقوسی که از نمای بیرونی کلیسا هم قابل تشخیص است بخش دیگری از معماری این بنا را تشکیل میدهد. اگر به سمت راست صحن کلیسا نگاه کنید، پلههایی که به سمت محراب اُرگی میرود را میبینید؛ اینجا محل استقرار گروه همسرایانی است که سرودهای مذهبی کلیسا را در مراسم مختلف میخوانند.
ارامنه ساکن قلعه ونک روزگار تلخ و شیرین زیادی در این منطقه سپری کردند. جمعیت این قلعه به مرور بیشتر شد و با گسترش شهر تهران و رسیدن مرزهای شهر به ونک، کمکم دیوارهای قلعه برچیده شد.
«میکائیل هارطونیان» یکی از کدخدایان قلعه ونک خاطرات خود در دوره قاجار را ثبت کرده است. طبق آنچه در خاطرات او آمده طی سالهای جنگ جهانی، گروهی از متفقین به قلعه ارامنه میآیند و از مردم این روستا میخواهند که به آنها آذوقه و جایی برای استراحت بدهند.
ساکنان قلعه مقداری آب و غذا برای سربازان تدارک میبینند اما آنها را به داخل قلعه راه نمیدهند. بعد از آن از ترس غارت شدن مایحتاجشان، اتاقکی مخفی در محوطه کلیسا برای خود میسازند و مایحتاجشان را در آن نگهداری میکنند تا از دست درازیهای سربازان متفقین در امان بماند.
حضور ارامنه در روستا و قلعه ونک با تاریخچه این محله گره خورده است. حضوری که بعدها در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به ساخته شدن باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات منجر شد و بخش مهمی از خاطرات ارامنه در تهران در این باشگاه رقم خورد.
در دل قلعه ارامنه میتوان سراغی از قبرستان قدیمی ارامنه و کلیسای بتنی این روستا را گرفت. بعد از گسترش تهران در دهه ۵۰ و اتصال ونک به محدوده شهری تهران، کمکم بساط باغها و زمینهای کشاورزی این منطقه هم برچیده شد. گرچه هنوز نشانی از معماری قدیمی در این محله میتوان پیدا کرد اما باغ و زمین کشاورزی در آن باقی نمانده است.