کد خبر: 2046 زمان انتشار: 12:37:45 - 1400/10/11
کلیسای پارس؛ از تیسفون تا چین

روزنامه ایران در یادداشتی می‌نویسد: مسیحیت در سده اول میلادی از منطقه تیسفون وارد ایران شد و در کتاب مقدس از ۲ اتفاق مهم در این زمینه سخن رفته است؛ یکی حضور موبدان زرتشتی که از ایران برای بشارت تولد حضرت عیسی مسیح(ع) به بیت اللحم رفتند و دیگری روز نزول روح القدس که ایرانیان بودند.

داریوش عزیزیان کشیش کلیسای حضرت مریم ارومیه در ادامه این یادداشت می‌نویسد: همین طور روز نزول روح القدس بر شاگردان که باز ایرانیان آنجا حضور دارند، یعنی روزی که ما به آن تولد کلیسا می‌گوییم و اینکه مسیحیت در مناطق دیگر بشارت داده شود. در اعمال رسولان کتاب مقدس، در این زمینه می‌خوانیم مردانی از سه قوم بزرگ ایران، یعنی پارت‌ها، مادها و عیلامی‌ها در روز تولد کلیسا حضور داشته‌اند. بنابراین مسیحیت خیلی زود وارد ایران شد و بسط پیدا کرد و به واسطه ایرانیان از طریق جاده ابریشم تا چین گسترش یافته است. به همین دلیل است که  یک شاهزاده خانم چینی در قرن ششم میلادی به ایران می‌آید و کلیسای «ننه مریم» یا «حضرت مریم» را مرمت می‌کند.

در چین سنگ نوشته‌های بزرگی وجود دارد که نشان می‌دهد متعلق به کلیسای پارس هستند، حتی بخشی از مغول‌ها از جمله اویغورها، آن زمان مسیحی شده بودند، یعنی همان اویغورهایی که پس از اسلام، باز توسط ایرانیان مسلمان شدند. یکی از رهبران ارشد دینی ما به نام پاتریارک هم اویغور بود که به مراغه آمده بود و این شهر مرکز خلافت او بود تا زمانی که توسط خود مغول‌ها کشته شد.

کلیسای شرق به این دلیل که در تیسفون و ایوان مداین شکل گرفت در متون قدیمی به کلیسای پارس شهرت دارد. مراکز مسیحیت در قرون اول میلادی پنج مرکز در غرب و یک مرکز در شرق بود که مرکز شرق آن ایران است و بیشتر با انتاکیه یونان آن روزگار مراوده داشته و این بده بستان تا قرن سوم میلادی ادامه داشته است، اگرچه هرکدام رهبر مستقل خود را داشته‌اند، اما از آنجا که در کل، تمدن‌های غربی همواره با ایران در جنگ بوده‌اند، چندان کلیسای پارس را جدی نمی‌گرفتند  یا اساساً اطلاعی از وجود آن نداشتند، درحالی که بسیار قدیمی‌تر از مراکز غربی است.

جنگ‌های ایران و روم و ایران و یونان هم البته روی مسیحت کلیسای شرق یا کلیسای پارس تأثیر زیادی گذاشت. به این معنی که وقتی ایرانیان پیروز می‌شدند، اوضاع خوب بود، اما وقتی شکست می‌خوردند، به مسیحیان کشور به‌ دلیل دین مشترک‌شان با غربی‌ها ظنین می‌شدند. بر این اساس در قرن چهارم میلادی اساقفه ایران گردهمایی بزرگی در مرو برگزار کردند و ۳۵ نفر از اسقف‌های اعظم جمع شدند و گفتند؛ چرا ما باید تاوان دین مشترک با غربی‌ها را بدهیم، درحالی که زبان خودمان را داریم، آیین و رسوم مستقل خودمان را داریم و سازه‌ها و معماری خودمان را داریم که همه اینها ایرانی است.

پس بیایید کاملاً ارتباط خود را با کلیسای غرب قطع کنیم. همین حالا هم اگر دقت کنید سازه‌ها و معماری کلیساهای ما بیشتر مربوط به دوره ساسانی است و با معماری کلیساهای یونان و... متفاوت است؛ طاق و هشتی و سنگ و ساروج. بعد از آن گردهمایی، رابطه کلیسای پارس با روم و یونان قطع شد و ایرانیان مسیحی، مسیحیت را به سمت هند و چین گسترش دادند.

پس از ظهور اسلام، وقتی یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی در مرو کشته شد، اسقف مرو او را شناسایی کرد و برایش مراسم دینی گرفت. بنابراین، چنین تصوری که پیش از اسلام همه ایرانیان زرتشتی بوده‌اند، تصور درستی نیست. مسیحیت پیش از اسلام در ایران بسیار غنی بوده  است، اما یکی از چهره‌هایی که به آن ضربه بزرگی زد، تیمور لنگ بود. تیمور شخم زد، اما بذری در آن نکاشت.


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.