در روزگاری که هنوز خبری از پیشرفتهای امروزی نبود، یک تک پا تا میدان محل یا سر گذر رفتن برای همصحبتی با اهل محل و کسب هر نوع اخباری کافی بود.
در واقع میدانها عرصه تولید و انتشار اخبار و رویدادهای مهم و غیرمهم داخلی و خارجی محسوب میشدند. با ورود مفاهیم جدید در شهرسازی ساخت «پلازا» و به زبان خودمان «میدانگاه»، با شکل و قالبی جدید در شهرسازی نوین روی نقشه نشست. پلازای «ایوان انتظار» میدان ولیعصر(عج) و میدان هفتتیر از نمونههای جدید این میدانگاههاست و در ادامه سیاست شهرداری تهران چند میدانگاه در مقیاس کوچکتر در محلههای مرکزی و جنوبی تهران ساخته شد. در این گزارش سعی داریم عملکرد میدانگاههای ساخته شده را بررسی کنیم. در اینباره با «گیتی اعتماد» معمار و شهرساز، «زهرا حاجیزاده» پژوهشگر اجتماعی، «کاوه حاج علی اکبری» مدیرعامل سازمان نوسازی تهران و جمعی از اهالی گفتوگو کردیم.
به محلی که عنصر پیاده بر سواره غلبه دارد و اولویت در آن با عامل انسانی است، پلازا گفته میشود. برای ساخت یک میدانگاه حتماً باید استانداردهایی مانند زمین مسطح و هموار که فضای مناسب را برای نشستن، ایستادن و پیادهروی شهروندان فراهم میکند، در نظر گرفت. به گفته مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران، در حال حاضر میدانگاه امیرکبیر در منطقه ۱۴، خورشید(شمسه) در منطقه ۲۰ و «بریانک» در منطقه ۱۰ ساخته شده است. میدانگاه «دریافت» در منطقه ۱۸ بهزودی افتتاح خواهد شد و میدانگاه دولاب هم در منطقه ۱۴ در حال اجراست.
مهمترین کارکرد میدانگاه یا همان فضاهای شهری که فقط به عابران پیاده اختصاص دارد، فراهم کردن فرصتی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی شهروندان است. «کاوه علی اکبری» با تأکید بر این موضوع میگوید: «طبیعتاً شهروندان در هر فضای شهری، اگر به نقطه بیدفاع و محل تجمع گروههای هنجارشکن تبدیل نشود، حضور زنده و بانشاط خواهند داشت. عواملی مانند جانمایی و در دسترس بودن هم نقش مهمی در موفقیت میدانگاههای شهری دارد. علاوه بر این، در ساخت میدانگاهها به مواردی مانند نوع دسترسی به فضا، تسهیلات و امکاناتی که به شهروندان در حوزه آموزش و فرهنگ ارائه میشود، هم باید توجه شود. برای مثال، مجموعه باغ کتاب نمونه موفقی از ارائه امکانات شهری است. البته نسبت به کارکرد میدانگاههای افتتاح شده و اینکه آیا موفق بودهاند یا خیر، همکاران ما ارزیابیها و مطالعات تحلیلی انجام دادهاند. نتیجه مطالعات این بوده که هر وقت در فضاهای شهری شرایط و امکانات متناسب با معیارها و استانداردهای مورد نیاز شهری تأمین شده است شهروندان برای استفاده از این فضاها و مشارکت در برنامههای فرهنگی و اجتماعی میل و رغبت بیشتری نشان دادهاند.»
در شهرسازی مدرن پلازای انتظار در میدان ولیعصر(عج) نخستین میدانگاه شهری پایتخت محسوب میشود. این پلازا در فضای ۳ هزارمترمربعی در ۷ طبقه ساخته شده و تا ۳۷متر در زیرزمین تأسیسات و سازه دارد. پلازایی که با هدف توسعه و ترویج فعالیتهای فرهنگی شهر تهران تعریف و ساخته شد. این میدان به دلیل دسترسی و جانمایی نامناسب و داشتن طبقه زیرزمین با استانداردهای پلازاسازی همخوانی ندارد و چندان انتظارات پایتختنشینان را برای برگزاری اجتماعات و برنامههای فرهنگی تأمین نکرد. این میدانگاه با وجود همه ظرفیتها، اکنون بیشتر بهعنوان محل گذر مورد استفاده قرار میگیرد.
بعد از جمعآوری کارگاههای عمرانی پایتخت در محدوده میدان هفتمتیر، در مجاورت ایستگاه مترو، زمینی به وسعت ۷ هزارمترمربع در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت.
این زمین، با توجه به موقعیت جغرافیایی و مساحتش، بهترین گزینه برای ساخت دومین پلازای شهری محسوب میشد. در این میدان عابران پیاده به فضای زیرسطحی منتقل شدند؛ فضایی که اگرچه روباز و همتراز با سطح شهر است و عرصه میدان را از تردد خودروها آزاد کرده و به عابران پیاده اختصاص داده است، اما چون این فضا دیوار جداکنندهای از بقیه عرصه شهر ندارد از این بابت نمیتوان آن را از بوستانهای شهری متمایز دانست. این دو پلازا از نخستین نمونه پلازاسازی در تعریف شهرسازی مدرن پایتخت بودند که بهرغم برنامهریزیهای انجام شده از سوی پایتختنشینان چندان مورد استقبال قرار نگرفتند.
«کاوه علی اکبری» در اینباره میگوید: «پلازای انتظار میدان ولیعصر(عج) از نظر جانمایی و اینکه در کدام بخش میدان قرار گرفته، همچنین دسترسی آسان شهروندان قابل ارزیابی است. طراحی میدانگاهها باید در سطح خیابان و در جریان عبور عابران پیاده باشد، این در حالی است که طراحی و اجرای میدانگاه انتظار دور از این قاعده است. پلازای هفتتیر هم به دلیل همسطح بودن با زمین و جریان پیاده در این زمینه موفق عمل کرده، اما چون در نقطهای نامناسب از میدان قرار گرفته، نتوانسته باعث افزایش تعاملات اجتماعی شود. استقبال مردم از میدانگاهها بستگی به نوع برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی و همچنین تأمین اعتبار لازم برای اجرا دارد، به همین دلیل فعلاً نمیتوان عملکرد میدانگاهها را موفق یا شکستخورده تلقی کرد. این امر در درازمدت عملی است.»
انگیزه اصلی اجرای میدانگاهها زنده کردن مفهوم میدان در گذشته تاریخ این سرزمین است. البته در این میان این سؤال مطرح میشود که آیا میدانگاههای جدید توانستهاند همان نقش میدانهای قدیم را در تشکلهای اجتماعی ایفا کنند. علی اکبری در پاسخ به این سؤال میگوید: «بخش قابلتوجهی از فعالیتهای اجتماعی مثل اعلام فرمانهای حکومتی و... و. در میدانها انجام میشد و در نگاه سنتی میدانها بهعنوان یک فضای اجتماعی، عرصهای برای حضور شهروندان بود. میدانگاهها (پـلازا) هم با همین رویکرد و برای ایجاد فضایی برای اجتماعات و فعالیتهای مردمی در محلهها ساخته شدهاند.»
«گیتی اعتماد» دانشآموخته رشته معماری و شهرسازی
«مهمترین دلیل ساخت میدانگاه ایجاد فضایی برای نشستن، غذا خوردن، گفتوگو و تفریح است و بهتر است پلازاهادر فضاهای باز و بیدفاع شهری با رعایت استانداردها ساخته شود. در شهری مانند تهران به دلیل کمبود زمین و تراکم بافت مسکونی، ساخت میدانگاه در هر محله بهویژه محلههای جنوبی، که بافت جمعیتی فشردهای دارند، برای ایجاد آرامش روانی شهروندان ضروری است.» «گیتی اعتماد» دانشآموخته رشته معماری و شهرسازی، با این مقدمه ساخت میدانگاه را در محلههای شهر تهران اقدامی ارزنده و مناسب و فرصتی برای حضور و مشارکت شهروندان در فعالیتهای اجتماعی میداند. اعتماد با اشاره به نمونههای موفق ساخت میدانگاهها میگوید: «موضوع ساخت پلازاها در ایران تازگی ندارد. میدان نقشجهان اصفهان یا حسنآباد تهران یکی از نمونههای پلازاسازی در ایران است.
میدانها در تعریف اولیه ویژگیهای یک پلازا را دارند. در تهران ساخت پلازاهای شهری تجربه خوبی است و در مناطق جنوبی بیشتر به ساخت این عرصههای عمومی نیاز داریم.» این متخصص معماری و شهرسازی به محدودیتی در این زمینه اشاره میکند: «متأسفانه در تهران کمبود زمین مشکل اصلی است و گرانی سرسامآور زمینهای شهری نیز بر این مشکل افزوده است. همه اینها عواملی است که ساخت و افزایش میدانگاههای شهری را با چالش یا محدودیتهایی همراه میکند.» به گفته اعتماد، در میدانگاه بسیاری از نیازهای شهری، مانند تأمین فضای بازی برای کودکان و مطالعه و تفریح شهروندان برآورده میشود. بر این اساس، میتوان زمینهای بیمالک یا بایری را که استفاده چندانی از آن نمیشود برای ساخت میدانگاهها در نظر گرفت.
دکتر زهرا حاجیزاده / پژوهشگر اجتماعی
برای برنامهریزی و اجرای هر پروژه شهری ابتدا به ساکن باید پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی و فرهنگی آن مد نظر قرار گیرد، تأثیر آن بر جامعه بهویژه شهروندان بررسی شود و اینکه از چه منابع و هزینههایی باید استفاده کرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود. گاهی با همه برنامهریزیهای انجام شده هدف پروژه تعریف روشنی ندارد و همین شفاف نبودن باعث میشود تا به نتیجه دلخواه و مطلوب نرسد و قابل بهرهبرداری برای شهروندان نباشد. برای مثال، برای ساخت پلازاهای شهری باید قبل از هر چیزی به این نکته توجه داشت که وجود آن در محلهها چه میزان بر کنشهای اجتماعی و رفتار شهروندی مؤثر است و آیا فقط بهعنوان مسیر گذر یا تردد دیده شده یا جایی برای دورهمیها و گعدههاست.
اما در ادامه میرسیم به میدانگاههایی که سازمان نوسازی متولی اجرای آن در دل محلههای شهر بوده است؛ میدانگاههایی برای پویایی شهر و ترویج روحیه شادابی و نشاط در دل هر محله جانمایی شده است. برای مثال، مدتهای زیادی بود که زندگیاهالی خیابان آذرباد (خیابان ۱۷ شهریور، نرسیده به میدان شهدا) در پازل چهاردهم پایتخت با مشکلات ساخت تونل امیرکبیرگره خورده بود، اما بالاخره این سختیها با تکمیل شدن تونل به پایان رسید و در مجاورت آن میدانگاه زیبای امیرکبیر از سوی سازمان نوسازی شهر تهران در زمینی به مساحت ۸۴۰۰مترمربع ساخته شد. این میدانگاه اگرچه باعث زیبایی چهره شهری و محل زندگی اهالی محدوده شده، اما دردسرهای جدیدی را برای آنها ایجاد کرده است. «عطیه ملاکین» از همسایههای این میدانگاه تعریف میکند: «با راهاندازی میدانگاه امیرکبیر خوشحال بودم که فضای مناسبی برای بازی و تفریح بچهها ایجاد شده است، در حالی که چنین نشد. درست است که الان سرمای هوا باعث حضور کمرنگ ولگردها شده است، اما اگر هنگام غروب به اینجا سربزنید، آنها را میبینید که دور هم جمع شدهاند و موادمخدر میکشند یا حرفهای زشت رد و بدل میکنند. ما جرأت نمیکنیم حتی پنجره خانههایمان را باز کنیم.»
زمین انتهای محدوده بریانک جزئی از پروژه تملک طرح نواب بود. عملیات ساخت بزرگراه نواب از سال ۱۳۷۳ تقریباً از خیابان آذربایجان تا میدان بریانک در دستور کار قرارگرفت. درفاز سوم و بخش پایانی طرح، در محدوده بریانک، زمینی به مساحت ۱۲ هزار متر، بین نواب و قزوین و خیابان گلبن باقی ماند. بعد از چند دهه بلاتکلیفی و اجرای پروژههای نیمهکاره بخشی از این فضا امروز تبدیل به میدانگاه شده است. میدانگاه بریانک در فضایی به مساحت ۹۵۰۰مترمربع برای تأمین سرانههای فرهنگی و اجتماعی اهالی این محله به بهرهبرداری رسیده است. «محمدحسن ابراهیمی» دبیر شورایاری محله بریانک، راهاندازی این پلازا را در فضای بیدفاع محلهاش اتفاق خوبی میداند و پیشنهاد سپردن اداره آن را به شورایاری میدهد: «بهتر است با توجه به اشراف شورایاری به نیازهای اهالی، مدیریت این فضا در اختیار شورایاری و سرای محله قرار بگیرد. با توجه به تراکم جمعیتی و کمبود سرانههای تفریحی و ورزشی میتوان از این فضا برای تأمین نیازهای اجتماعی و فرهنگی اهالی استفاده کرد.»
راهاندازی میدانگاه خورشید در فضای بیسر و سامان بین برج طغرل و آستان شیخ صدوق باعث شده این روزها اینجا گزینه اول دورهمیهای اهالی ری باشد. میدانگاه خورشید با مساحت ۵۵۰۰مترمربع، که برج طغرل و مرکز فرهنگی رازی را به آستان شیخ صدوق متصل کرده، مکان مناسبی برای پیادهروی و تعاملات اجتماعی است. «اکبر حیدری» دبیر شورایاری محله شیخ صدوق، میگوید: «راهاندازی این میدانگاه کمک زیادی به کاهش مشکلات شهری این بخش از محله کرده و از همه مهمتر فضای مناسبی برای دورهمی سالمندان محله فراهم شده است. البته این میدانگاه یکسری نیازها و کاستیهایی دارد که امیدواریم به مرور برطرف شود.»
میدانگاه دریافت در دل باغ متروکهای در محله یافتآباد جان گرفت. این باغ سالهای زیادی بود در این محله رها و به کانون آسیبهای اجتماعی تبدیل شده بود. پروژه دریافت در زمینی به مساحت ۱۰ هزار و ۵۰۰مترمربع و در ادامه مجموعه ورزشی نارون ساخته شده است. «اصغر نوراللهی کیا» دبیر شورایاری محله یافتآباد، از اجرای پروژههای نارون و میدانگاه دریافت ابراز خرسندی میکند و میگوید: «یافتآباد رو به آبادانی است. افرادی که پس از سالها مهاجرت دوباره به اینجا میآیند از پیشرفت و امکاناتی که در محله قدیمیشان ایجاد شده ابراز تعجب و خوشحالی میکنند.»
همشهری آنلاین _ بهاره خسروی