یک خراسانپژوه ابراز عقیده کرد: بر بافت پیرامونی حرم و شهر مشهد نگاههای سیاسی و یا اقتصادی وجود دارد؛ اگر چنین نگاهی به واقعیت شهر مشهد نبود، این تخریبها صورت نمیگرفت، تمام این تخریبها را تعرضی بر هویت اسلامی و فرهنگ ایرانی میدانم.
به گزارش رســانـه" اخـبــار معـمـاری " ، به نقل از ایسنا ،رضا سلیماننوری در خصوص راهاندازی دو نهاد فرهنگی «مکتب بافت» و «خانه خراسان» اظهار کرد: این دو مجموعه قرار است به نوعی تسهیلگر فرهنگی برای بازیافت و بازگشت هویت فرهنگی مشهد به مناطقی از شهر باشند که یک زمانی مرکز مشهد بوده است، اما به دلیل تخریبهایی که صورت گرفته در حال حاضر هویت خود را از دست داده است.
وی افزود: در این دو نهاد فضایی درست میشود تا تمام مشهدیها و غیر مشهدیها ببینند که مشهد قدیم چه و کجا بوده تا مجاورین به آن افتخار و زائران به آن احترام بگذارند. شرکت عمران و مسکنسازان ثامن مجموعهای است که در ۲ سال اخیر روند فعالیتش تغییر کرده و از یک شرکت اقتصادی به یک شرکت فرهنگی - اقتصادی تبدیل شده است.
مردم هیچ شناختی از مشهد ۱۳۰۰ ندارند
این خراسانپژوه تصریح کرد: یکی از اهداف این دو نهاد این است که بافت پیرامونی حرم رضوی شناخته شود تا شهروندان مشهدی راجع به تاریخ مشهد از ابتدای ۱۳۰۰ تا امروز بیشتر بدانند. در حال حاضر در سال ۱۴۰۰ قرار داریم و اکثر مردم هیچ شناختی از مشهد ۱۳۰۰ ندارند. گسترش بیش از حد شهر باعث شده که هسته اولیه شهر گم شود. بافت مشهد تا سال ۱۳۰۰ همان بافتی است که در سال ۱۰۰۰ و در زمان تیموری هم بوده است.
سلیماننوری خاطرنشان کرد: اوج مشهد در سال ۱۳۰۰ چهارراه شهدا و پایین خیابان بود و در حال حاضر سایر شاخصههای فرهنگی مشهدیبودن را از دست دادهایم. در این روند با امام رضا(ع)، فردوسی، مرحوم شیخ مجتبی قزوینی و سایر شخصیتهای بزرگ خراسان در سطح دنیا بیگانه شدهایم، در واقع هدف «مکتب بافت» بازشناسی این شخصیتها است.
وی در خصوص هدف دیگر مکتب بافت بیان کرد: هدف دوم این مکتب، احیاء پیوندهای مردم خراسان با یکدیگر است. در بافت قدیم مشهد کوچه کشمیریها، مسجد مرویها و مسجد کردها وجود داشت، اما در حال حاضر اینها کجا قرار دارند؟
این خراسانپژوه گفت: قطعا برای اینکه جایگاه واقعی امام رضا(ع) و مشهد در میان مردم خراسان و مشهد، زائران و تمام ایران و حتی غیرایرانیها احیا شود باید سایر ارگانها پای کار بیایند. احیاء بافت پیرامونی حرم رضوی، احیاء یک شهر نیست، بلکه احیاء حرمت گذاشتن به یک ولی نعمت است. هرچه که بتوانیم مشهد فرهنگی را زنده کنیم، فردوسی، احمد غزالی، پیرپالان دوز، نخودکی، حافظیان، شجریان، علامه حکیمی، مرتضی مطهری و دکتر فیاض را نیز زنده کرده و در اصل به احیاء واقعیت و جایگاه امام رضا(ع) کمک کردهایم؛ چرا که تمام این افراد به نوعی خادم امام رضا(ع) بوده و همه آمده بودند تا شهر و حرمت امام رضا(ع) را احیا کنند.
سلیماننوری در خصوص وجود برخی نگاهها در احیاء بافت پیرامونی حرم افزود: قطعا به بافت پیرامونی حرم و شهر مشهد نگاههای سیاسی و یا اقتصادی وجود دارد؛ اگر این نگاه به واقعیت شهر مشهد نبود، این تخریبها صورت نمیگرفت. تخریبهای هر ۳ دوره در مشهد، چه در ابتدای پهلوی اول، چه در انتهای پهلوی دوم و چه پس از سال ۱۳۷۰، اکثرا با دید سیاسی یا اقتصادی بوده تا فرهنگی و حفظ هویت دینی.
وی ابراز عقیده کرد: تخریبها صورت گرفته تا معماری هماهنگ بافت پیرامونی که انسانپرور و معنا گرا بود از بین برود. همین موضوع در قم، شیراز، قزوین و گرگان نیز وجود دارد. تمام این تخریبها را تعرضی بر هویت اسلامی و فرهنگ ایرانی میدانم.
این خراسانپژوه تاکید کرد: هر تخریبی که در هر دورهای در مشهد صورت گرفته توهین به اسلام بوده و باعث تخریب فرهنگ ایرانی شده است. فرهنگ ایرانی از اسلام جدا نیست. مسیحی، یهودی و زرتشی حرمت عاشورا، ۲۱ رمضان و ولادت حضرت علی(ع) را دارد. هیچ جای دنیا چنین موضوعی نداریم که تمام ادیان برای آن هماهنگ باشند.
سلیماننوری با اشاره به اینکه این تخریبها فقط تخریب جایگاه نیست، اضافه کرد: تخریب در هر بافت تاریخی و مذهبی ایران، یک تعرض به هویت دینی و فرهنگی شهر است. فرقی نمیکند چه شخصیتی پشت این قضیه باشد، میخواهد مذهبی یا غیرمذهبی، سکولار یا دانشگاهی و... باشد. مشهد اگر پایتخت فرهنگی جهان اسلام است، برای وجود امام رضا و بافت اطراف حرم پایتخت جهان اسلام شده؛ اگر اینها را کنار بگذاریم، وجود مشهد دیگر فایدهای ندارد.