پیشینه نمایشگاههای جهانی به انقلاب صنعتی گره خورده است؛ دورانی که بشر به توانایی تازهای مسلح شد و البته این موضوع پیامدهای مثبت و منفی فراوانی داشت.
فريدون فراهاني- دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری به تعاملات رسمی و نزدیک میان جوامع و انواع رویدادهای بینافرهنگی در مقیاس بزرگ نیازمند است. نمایشگاههای جهانی را از این منظر میتوان، نوعی گفتگوی فرهنگی دانست که هرچند در ظاهر حالتی رقابتی دارد اما در اصل، باید نوعی همافزایی باشد و ماندگاری و تأثیرگذاری فرهنگ و دانش را در عرصه جهانی یادآوری کند.
در این نمایشگاههاست که تکنولوژی، دانش، هنر و فرهنگ هر سرزمینی به هم میآمیزند و در یک گردهمایی بزرگ و رسمی به دیدار دستاوردهای سرزمینهای دیگر میآید .
هدف از شرکت کشورها در نمایشگاههای جهانی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف) معرفی سطح توانایی و دانش نوین خود به ویژه در عرصه تکنولوژی
ب) ارائه سرمایههای فرهنگی و تاریخی به شیوهای شایسته و متناسب با تحولات دوران معاصر
ج) آگاهی از تجربیات و دستاوردهای سرزمینهای دیگر
د) شناختن اشتراکات جهانی و دردهای مشترک ساکنان زمین، فارغ از اختلافات سیاسی
ه) ایجاد رونق اقتصادی برای شهر میزبان و کشورهای شرکت کننده
اکسپو و پایون، پیشینه تاریخی
پیشینه نمایشگاههای جهانی به انقلاب صنعتی گره خورده است؛ دورانی که بشر به توانایی تازهای مسلح شد و البته این موضوع پیامدهای مثبت و منفی فراوانی داشت.
اینگونه بود که در نیمه قرن نوزدهم میلادی کشورهایی که به این دستاورد نوین دست یافته بودند، به مصداق تعبیر شاعرانه «پریرو تاب مستوری ندارد»، برای عرض اندام و جلوهگری و قدرتنمایی، این رسم را به سنتی تبدیل کردند که تا به امروز ادامه یافته و البته در این تداوم تاریخی، خود را با تحولات جهانی همسو ساخته است.
از «قصر بلورین» در شهر لندن که در سال 1851 م برپا شد به عنوان نخستین نمایشگاه جهانی با تعریف معاصر آن یاد شدهاست. طرح این سازه مانند گلخانهای عظیم بود و فضای داخلی آن نامتناهی به نظر میرسید. طراحی این سازه را ژوزف پاکستون بر عهده داشت و طرح او در یک مسابقه برای نمایشگاه جهانی لندن برگزیده شد. لویی هلمن در کتاب الفبای معماری (1385: 49)، قصر بلورین را نمادی قدرتمند از امکانات فراوان و بدون حد و مرز سرمایهداری و امپریالیسم دانستهاست.
واژه اکسپو را برای توصیف کلیت این نمایشگاه به کار میبرند که در اصل یک رویداد جهانی با اهداف فرهنگی است و فرصتی برای تعامل نزدیک و رو در رو میان کشورها با تأکید بر نوآوری و نوعی آیندهگرایی به شمار میرود. در همین راستا در هر دوره از اکسپو، موضوعی جهانی به عنوان مسأله مشترک مطرح میشود که در قالب شعار نمایشگاه در یادها باقی میماند و همه شرکتکنندگان، باید همراستا با همین موضوع در اکسپو حضور پیدا کنند. برای نمونه موضوع نمایشگاه 2010 که در شانگهای چین برگزار شد این بود: «شهر بهتر، زندگی بهتر».
واژه اکسپو معرف این رویداد بزرگ و بستر فیزیکی آن است و پاویون به غرفه هر کشوری در اکسپو گفته میشود. در اصل پاویون، معماری مستقل و سازهای موقتی است که هر سرزمینی در این بستر برپا میکند. به همین دلیل است که معماری پاویون با وجود حالت موقتی آن، اهمیت فراوانی دارد و همزمان، نمادی از وضعیت معاصر و روایتی از غنای هنری و فرهنگی آن سرزمین به شمار میرود.
جالب است بدانیم که برج ایفل، یادگار اکسپوی 1889 در پاریس است و با وجود اینکه قرار بود سازهای موقتی باشد، به نمادی همیشگی و ماندگار تبدیل شد.
بررسی حضور ایران در نمایشگاههای جهانی
تحلیل پیشینه حضور ایران در نمایشگاههای جهانی نیازمند فرصتی جداگانه است و در این مجال نمیگنجد. ایران برای نخستین بار به دستور امیرکبیر، در اکسپوی سال 1867 م. حضور یافت و در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که حضور ایران، چه در معماری پاویونها و چه در رویدادهای درون غرفه، اغلب با تأکید بر تاریخ و میراث فرهنگی و تمدنی آن بوده و جز چند مورد معدود کمتر به فعالیت و نوآوری پرداخته است.
خوشبختانه کتابی درباره پیشینه حضور ایران در اکسپوهای جهانی به قلم معمار و پژوهشگر ارجمند، امیر بانی مسعود منتشر شده که «ایران و نمایشگاههای جهانی، از غرفه 1867 پاریس تا پاویون 2020 دوبی» نام دارد و قطعا منبع مناسبی برای شناختن تاریخچه حضور ایران در نمایشگاههای جهانی است.
بررسی حضور ایران در نمایشگاه اکسپو دوبی 2020
مهمترین جلوه حضور هر کشوری در اکسپو با معماری پاویون آن شناخته میشود که معمولا در سطح تصمیمگیریهای کلان برای اکسپو، مسئولان و برنامهریزان ایران، به معماری پایون چنانکه باید اهمیت نمیدهند و اگر هم طرح خوبی انتخاب شود قطعا سازوکار مدیریت و برنامهریزی به شکلی است که در اجرای پروژه کاستیهای آشکاری بروز خواهد نمود. گذشته از این موضوع که در اکسپوهای دورههای پیشین هم گریبانگیر حضور ما بوده، اگر بخواهیم معماری پاویون در اکسپوی 2020 را بررسی کنیم باید بگوییم، طرح ارائه شده قصد داشت از تاریخگرایی سطحی و نمایشی (مانند پایون ایران در 2010) بپرهیزد و در نگاهی منصفانه از این نظر نسبتا موفق عمل کرده بود، اما متاسفانه بازهم در حد یک طرح صرفا فرمگرا باقی مانده و نتوانست بازتاب گویا و شایستهای از مفاهیم فرهنگی ما باشد. البته باید این نکته مهم را یادآوری کنیم که معماری پاویون قرار نیست تنها بر تاریخ و فرهنگ تکیه کند و باید روایتی متناسب با زمان حال و حتی آیندهگرا باشد و تصویری از دوران معاصر و توان تکنولوژیک هر سرزمینی را نیز ارائه دهد. اما همزمان با معاصر بودن و زبان نو، مفاهیم ماندگار و معانی ژرفی که همواره در تاریخ هر سرزمینی تداوم داشتهاند میتوانند خود را در فضای پاویون ( و نه فقط فرم آن) بنمایانند. از این نظر باید بگوییم که نه فرم و نه فضاهای پاویون ایران، در روایت روح ایرانی و معانی فرهنگی این سرزمین، موفق نبودهاند. مقیاس بنا، فرمهای هندسی ساده با دیوارهای بلند و خط آسمان بدون تنوع و سیرکولاسیون یکنواخت در فضا هیچ نشانهای از مفاهیم حسی در فضاهای ایرانی را به بینندگان هدیه نمیدهند. افزون بر اینکه رویدادهای درون آن نیز در بسیاری از موارد بیش از آنکه از انتخابهای هوشمندانه و خاص حکایت کنند، حالتی تفریحی و سرگرم کننده داشتند و گاه میان کیفیت حسی و بصری فضای پایون با رویدادها، هماهنگی لازم برقرار نشده بود. در حالی که همه رویدادها نیز باید در تناسب با معماری پاویون قرار گیرند و جایگاه و شرایط فضایی لازم برای آنها فراهم شود.
اجزا و رویدادهای ناهماهنگ با فضای پاویون ایران که نشان از نگاه تفریحگرایانه به موضوع از سوی مسئولان دارد.
آیا برگزاری رویداد اکسپو 2020 دبی در راستای شعار ارتباط ذهنها و ایجاد آینده موفق بود؟
پیش از هرچیز باید بگویم شاید این شعار یکی از کلیترین و ناواضحترین پیامهایی است که میتواند برای این رویداد مهم مطرح شود. اگر بخواهم صریحتر صحبت کنم پیام اکسپوی 2020 به معنای واقعی کلمه «شعار» است و بیش از یک کلیگویی سطحی و مبهم نیست. در تعبیری عامیانه، دردهای بشر امروز با این تعابیر «دهن پرکن» و شعارهای تکراری درمان نمیشود. «ایجاد یا ساختن آینده» به چه معناست؟ قرار است آینده را در سایه ارتباط ذهنها ایجاد کنیم یا آیندهای را تصور کنیم که در آن ارتباط ذهنها نقش بسیار مهمی دارد؟ برای این ارتباط میان ذهنهای ساکنان کره زمین، چه زیرساختهایی اولویت دارد؟ اینکه بگوییم ارتباط ذهنها و ایجاد آینده، بازی با کلمات است. ذهنها در جهان امروز با هم ارتباطی بسیار قویتر از گذشته دارند و این موضوع بیش از همه در فضای مجازی و دنیای رسانهها رخ دادهاست. پس این بخش از شعار ربطی به اکسپو ندارد و اتفاقی است که مدتها افتاده ، اما اگر منظورمان ارتباط مؤثر برای ساختن آینده باشد باز هم قابل قبولتر است. اگر بخواهیم با لحنی آرامتر این شعار را نقد کنیم باید بگوییم که این شعار با بحرانهای کنونی بشر نسبت چندانی ندارد و زیادی آرمانگرایانه است. پیام اکسپو باید با واقعیت حیات انسانها و دردهای مشترک آنها پیوند داشته باشد، این پیام بیشتر آرمانها و رویاهای حاکمان امارات را توصیف میکند تا مسائل مشترک جهانی را. اینکه حاکمان رویاهای بزرگی دارند و برای آیندهای روشن تلاش میکنند بسیار ارزشمند است، اما انسان امروز باید در سایه این همه بحران زیست محیطی و تنش سیاسی ومشکلاتی مانند همین همهگیری کرونا قد راست کند و عجالتا به فکر شرایط کنونی باشد. به باور من آنچه حیات ما را در آینده تضمین میکند، شرایط زندگی در زمان حال و درسهایی است که از گذشته میگیریم.یکی از این درسها که خود من از تاریخ میگیرم این است که اینقدر شعار ندهیم و اگر هم شعار میدهیم کمی واضحتر، عملگرا و واقعگرایانهتر باشد.
اینگونه شعارها مرا یاد این مثل معروف ایرانی میاندازد که:
خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
از نظر شما بهترین پایون و حضور مربوط به کدام کشور بود
انتخاب بهترین پاویون کار دشواری است که نیاز به بررسی عمیق طرحها و رویدادهای درون آنها دارد. اما در نگاهی کلی من ایده غرفه انگلستان را بیش از همه پسندیدم. آمیزهای تأملبرانگیز از شعر و تکنولوژی با طرح خانم اس. دِولین.
اگر موضوعی در رابطه با اکسپو و نمایشگاههای جهانی از نظر شما قابل بیان است لطفا ایراد بفرمایید.
صحبت پایانی من درباره مخاطبان است. با تمام آنچه درباره خود اکسپو و پاویونها گفتیم، جای یک نقد مهم خالی ماند و آن هم نحوه رویارویی اکثر مخاطبان با این رویداد بزرگ بود. در فضای مجازی شاهد بودم که بسیاری از مردم و حتی تحصیلکردگان با اکسپوی 2020 دوبی برخوردی انفعالی و نمایشی داشتند. این نمایشگاهها زمانی در حیات اجتماعی ما تأثیر مثبت دارند که تنها به چشم رویدادی اعجابآور و حیرتانگیز به آن نگاه نکنیم. درست است که زیبایی و نوآوری اکسپو میتواند حیرت انگیز و خیره کننده هم باشد اما این ویژگی نباید باعث شود که اصل ماجرا را فراموش کنیم. اکسپو اگر تصویری از مسائل انسان معاصر نباشد به هیچ دردی نمیخورد. انسان دردمند امروز، به قدر کافی شعار شنیده و نمایش دیده است. پیش از آنکه دیر شود باید برای زندگی انسان بر زمین اندیشید. کوتاه سخن آنکه به نظر میرسد اکسپوهای سالهای اخیر، رفته رفته از اندیشه فاصله گرفته و جنبه های نمایشی در آنهاپررنگتر شدهاست.
فريدون فراهاني
پژوهشگر دكتراي طراحي شهري