کتاب «مدرنیته شهری و آسیبهایش» نوشته ناصر فکوهی توسط نشر همشهری منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش رســانـه" اخـبــار معـمـاری " به نقل از مهر، کتاب «مدرنیته شهری و آسیبهایش» نوشته ناصر فکوهی بهتازگی توسط نشر همشهری منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینناشر کتاب «فرهنگ و رسانههای نوین» را هم از ایننویسنده منتشر کرده است.
فکوهی میگوید شیوه نوشتن مقاله، گفتوگو و یادداشت، شیوهای است که بسیار با آن کار میکند و باور دارد بهترین روش برای دخالت اجتماعی است. فکوهی معتقد است نیاز انسان امروز، بیش از هر چیز اندیشهای است که صرفا مرزهای خود را به نظریه و تاملهای نظری محدود نکند بلکه خود را به کنش و سیستمهای کنش تعمیم دهد تا بتواند خوانندگانش را با واقعیتهای ملموس آشنا و آنها را برایشان تحلیل کند.
مولف کتاب پیشرو در ایناثر علاوه بر یادداشتها و مقالاتش، با سهاندیشمند شهر و معماری هم گفتگو کرده است. به اینترتیب کتاب «مدرنیته شهری و آسیبهایش» ۲ بخش اصلی دارد که بخش اول ۶ فصل و نوشتار و بخش دوم هم ۱۰ مطلب را شامل میشود.
مطالب مندرج در اینکتاب مربوط به بازه ۲۵ ساله عمر فعالیتهای دانشگاهی فکوهی هستند. اینمجموعه با شهر مدرن آغاز میشود و بهگفته نویسندهاش مجموعهای آسیبشناسانه است.
بخش اول کتاب «اندیشمندان جهان» نام دارد که ۶ مطلب مندرج در آن به اینترتیباند: «گفتوگو با هانری لوفبور؛ انقلاب شهری»، «ایوان ایلیچ؛ نقد رادیکال جهان مدرن»، «گفتوگو با ریچارد سنت؛ مدرنتیه و فرهنگ سرمایهداری»، «گفتوگو با زیگمونت باومن؛ مدرنیته سیال»، «گفتوگو با اریک ج.هابزباوم؛ تاریخ بزرگ سرمایهداری» و «گفتوگو با ژان میشل شاپولی؛ مکتب مطالعات شهری شیکاگو».
در دومینبخش کتاب هم که «چند جستار و گفتگو» نام دارد، مخاطب با اینمطالب روبرو میشود: «ایدئولوژی و فضا»، «نگاهی انسانشناختی به نمای زیستگاهی»، «دولت و مسئولیت مدنی شهروندان»، «نمادهای شهری و جایگاهشان در شهرنشینی»، «روسپی بزرگوار در ویرانشهر رویایی»، «ویرانشهری که ما داریم!»، «کوخهای جنوب شهر؛ کاخهای شمال شهر»، «تاریخ ورود تجدد شهری به ایران»، «شهر بدون معمار» و «معماری، شهرنشینی و اندیشه بینرشتهای».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
وقتی ژان ژاک روسو در قرن هجدهم، برنامه عمومی خود را برای دولت مدرن در «قرارداد اجتماعی» مینوشت، دولت آرمانی برای او یک دولت-شهر کوچک بود که نمونه عملی و در دسترس آن را در شهر ژنو دوران خود میدید. بنابراین برای آنکه از مثلث پیشین سخن بگویم مهمترین نکته در این نظریه روسویی آن بود که ما با مثلثی متساویالاضلاع (سهضلع برابر) روبهرو هستیم؛ مثلثی که در آن دولت در سطح زمان-مکان یک شهر کوچک و شهروندان آن شهر مطرح است. درست چیزی که بعدها کاملا تغییر کرد و مثلثهایی هرچه عجیبتر و غریبتر بهویژه در جهان سوم به وجود آمد: دولتهایی بسیار بزرگ با سرزمینی کوچک (همچون نظامهای امپراتوری و استعماری) یا برعکس، مردمانی بسیار انبوه و گسترده در سرزمینهایی بزرگ با دولتهایی کوچک اما مستبد که قدرت خود را نه از مردمشان، بلکه از سیاستهای استبدادی و نظامی خود میگرفتند (همچون روسیه، چین و برزیل). مثالها در این زمینه بسیار زیاد است، اما مورد بحث ما ایران است.
تجربه ایران در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی
از اینرو بازمیگردیم به تجربه دو انقلاب دموکراتیک این کشور و نتیجه آنها که امروز ما را با یک سرزمین نسبتا بزرگ یعنی با ضلع بزرگی در زمان-مکان باقی گذاشته که در آن نه مردمان فراوان و در سطح بالایی از مدنّیت وجود داشت و دارد و نه دولتی که بتواند پاسخگوی نیازها و انتظارات اینمردم باشد. در اینشرایط یکی از فرایندهایی که میتواند مورد توجه ما باشد ایجاد چرخههای مثبت بهجای چرخههای منفی است که سالهاست در جریان بوده و دائما بر تنشها و بحرانها در این مثلث میافزاید. یکی از اینچرخههای مثبت میتواند مسئولیت مدنی به مثابه استراتژی توسعه شهری در زمان مدرن باشد که شاید به دولتی معقول و پاسخگو و همدل و همراه با مردم نیز منجر شود.
اینکتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.