این روزها تصاویر اندوهباری از ترکیه و سوریه میبینیم،آمار جانباختگان ورای تصور،میزان تخریب گسترده،فروپاشیِ کامل ساختمانهای عموماً نوساز مبهوت کننده و دردناکتر از همه،سرعت گذشت زمان برای نجات زیر آوار ماندگان است،آواربرداری سنگین به کندی و زمان به تندی سپری میشود و چه جانهایی که در این ساعات حساس در جدال با زمان از دست رفتهاند.
این روزها تصاویر اندوهباری از ترکیه و سوریه میبینیم،آمار جانباختگان ورای تصور،میزان تخریب گسترده،فروپاشیِ کامل ساختمانهای عموماً نوساز مبهوت کننده و دردناکتر از همه،سرعت گذشت زمان برای نجات زیر آوار ماندگان است،آواربرداری سنگین به کندی و زمان به تندی سپری میشود و چه جانهایی که در این ساعات حساس در جدال با زمان از دست رفتهاند.
علاوه بر رنجی که شاهدش هستیم،عدم توجه به مقاومسازی و سبکسازی در الگوی ساختوسازِ کشوری مثل ترکیه باعث حیرت و نگرانیست،به گواه مشاورین املاک مستقر در شهر پرند،ساختمانهای ساخته شده توسط شرکتهای ترکیهای قیمت بالاتری در بازار نسبت مسکنهای ایرانیساز دارند.
اینکه با وجود شاهکاری مثل شهرک اکباتان از مسکنسازان خارجی انتظار کیفیت بالاتر را داریم مایهی شرمساری است و حالا پس از مشاهدهی عملکرد خارجیها در کشورشان باید شرمندگانی هراسان باشیم.
پذیرش ضعف،عملی پسندیده از طرف شجاعدلانِ شرافتمند است،چرا که گام اول را برداشته و بر اساس آن میتوانیم قدمهای بعدی را بر پایهی عقلانیت برداریم.
واقعیت تلخِ صنعت ساختمان کشور این است که ما شکست خوردهایم،در دو دههی اخیر کیفیت را فدای کمیت کردهایم،مسکنمهر و مسکن ملی نه تنها علاج این معضل نبودند بلکه مشکلات جدیدی آفریدند و اگر بدتر از آنچه در ترکیه دیدیم در انتظارمان نباشد،بهترش را نخواهیم دید.
اکثریت ساختمانهایی که امروزه در کلانشهرها،شهرها و حتی روستاهای کشور مشاهده میکنیم،ساختمانهای بتنی یا اصطلاحا اسکلت بتنی میباشند.
بر متخصصان و دستاندرکاران صنعت ساختمان پوشیده نیست که كنترل كيفی بتن پس از توليد آن انجام میشود.
تضمین كیفيت بتن از لحظهی اختلاط در کارخانهی بتن آماده تا انتقال و بکارگیری در سازههای بتنی مشروط به نظارت مستمر و جدی توسط دستگاههای ناظر و مجری خواهد بود كه هيچ سطحی از كنترل كيفی نمیتواند جايگزين آن گردد.
با فرض عدم وجود خطا در روند تولید،سه مرحلهی بعدی:انتقال،عملیات اجرایی و فرآوری بتن از پیچیدهترین و آسیب پذیرترین قسمتهای این فرآیند هستند.
انتقال
بر اساس آخرین ویرایش آییننامه آبا(آییننامه بتن ایران)در سال ۱۴۰۰:مدت زمان مجاز حمل بتن،بخشی از مدت زمان مجاز بتنریزی است.بر این اساس،مدت زمان مجاز بتنریزی به معنای مدت زمان انتقال،ریختن و تراکم بتن،برای دمای هوای کمتر از ۲۵ درجه سانتیگراد برابر با ۲ساعت و برای دمای بیشتر از ۲۵ درجه سانتیگراد،برابر با ۱.۵ ساعت است.
کارخانههای تولید بتن عمدتا در خارج از محدوده شهری قرار دارند،و در ترافیک کلانشهرها میکسرهای حمل بتن قابل مشاهده هستند که مواردى چون افزودن بىرویه مقادیر آب و دیرگیرکنندهها به عنوان راهحلهایی براى مقابله با این مشکل بکار گرفته میشود که خود از دلایل آسیب زننده به بتن هستند.
عملیات اجرایی
سرعت عمل یکی از عوامل اصلی در امر بتنریزی است و مولفههایی چون هزینهی بالای قیمت بتنآماده و جلوگیری از زیان با نجات بتنِ در حال سخت شدن،عموما باعث میشوند اصول اجرایی قربانی شوند،اصولی چون ویبره که حیاتی هستند و عدم رعایتشان فاجعه آفرین است.
فرآوری بتن
نگهداری از بتن اجرا شده تا ۷۲ ساعت بعد تابع شرایط و ضوابط خاص میباشد که در هر نقطهی جغرافیایی بسته به کیفیت آب و دمای هوا متفاوت میباشد.
به عبارت سادهتر میتوان گفت بتن موجود زندهای است که ما در زمان حیاتش سرنوشتِ حیات خودمان را به دست آن میسپاریم.
صرف نظر از آنچه ذکر شد و با فرضِ محال رعایت صددرصدی استانداردها در روند تولید،انتقال،اجرا و فرآوری بتن،سازهای بتنی ذاتاً داری معایبی مثل وزن زیاد هستند،وزن کلی هر مترمربع زیربنا برای سازه بتنی را میتوان حدود۱.۵ الی۱.۷تن و سازه فلزی را ۱الی ۱.۲تن درنظر گرفت،که فقط در یک ساختمان ۱۰۰ متری این تفاوت به عدد ۵۰تن خواهد رسید،وزن سنگین سازه علاوه بر اینکه در مواجه با زلزله باعث تخریب بالاتر میشود،در امر حیاتی آواربرداری نیز باعث از دست رفتن ساعات طلایی برای نجات زیر آوار ماندگان خواهد شد.
علاوه بر این موضوعات مهم،وزن بالای سازههای بتنی در تخریبهای خودخواسته و کنترل شده نیز باعث پیدایش قطعات بتنی فوق سنگینی خواهد شد که منجر به مخاطرات زیست محیطی در حوالی شهرها میگردد،بماند که فرآیند تولید بتن به خودی خود باعث از بین رفتن منابع طبیعی خواهد شد و محصول بدست آمده نه تنها ارزش بازیافت ندارد بلکه همانگونه که گفته شد خود یک بار بر روی دوش محیط زیستمان خواهد شد.
همهی آنچه اشاره شد نه تنها نکات مبهم و غیر قابل کشفی نبوده و نیستند بلکه بدهیاتی هستند واضح و روشن،اما سودای افزایش تولید مسکن با هزینهی کمتر و همچنین بالا نگه داشتن آمار اشتغال باعث شدهاند این بناها همچون مینهایی غیرقابل خنثیسازی تهدید شماره یک ساکنانشان در زمان زلزله و پس از آن باشند.
محسن کیانی
کارشناس ارشد تکنولوژی معماری