در دنیایی که معماری صرفاً به اسکلت و مصالح تقلیل یافته، بازاندیشی در نقش طراحی بهعنوان ابزاری برای مراقبت از انسان، ضرورتی اجتنابناپذیر شده است. آیا فضاهای زندگی ما میتوانند خود، بخشی از درمان باشند؟
به گزارش رسانه " اخـبــار معـمـاری "، معماری بیش از آنکه هنر ساختن باشد، هنر زندگیسازی است. در قرن بیستویکم، چالشهای متعددی همچون تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، اضطراب شهری و فشارهای روانی، مفهوم مسکن و فضای عمومی را دستخوش بازتعریف کردهاند. در این میان، «طراحی اقلیممحور» یا “climate-responsive design” یکی از راهکارهایی است که با تکیه بر اقلیم، انرژی و رفتار انسان، به دنبال خلق فضاهایی برای آسایش روانی و جسمی است. طراحی اقلیمی برخاسته از شناخت دقیق شرایط آبوهوایی هر منطقه و تطبیق معماری با آن است. این روش، بهرهگیری هوشمندانه از نور خورشید، جریان باد، سایهاندازی طبیعی و مصالح بومی را برای رسیدن به تعادل دمایی و روانی در ساختمانها هدف قرار میدهد. در واقع، این طراحی نه تنها به کاهش مصرف انرژی کمک میکند، بلکه درک ما از راحتی و رضایت در فضاهای زندگی را نیز بازتعریف مینماید.
رابطه معماری و سلامت روان مدتهاست که به یکی از موضوعات مطالعات بینرشتهای تبدیل شده است. نور طبیعی، دید به فضای سبز، تهویه مناسب و سکوت محیط از عواملی هستند که نقش تعیینکنندهای در کاهش اضطراب و افزایش تمرکز دارند. طراحی اقلیمی با ارائه راهکارهایی برای استفاده طبیعی از این عناصر، به گونهای مستقیم بر بهداشت روانی ساکنان تاثیر میگذارد. تحقیقات متعددی نشان دادهاند که ارتباط مستقیم با نور روز و گردش هوا در فضاهای مسکونی میتواند خلقوخو را بهبود داده و از بروز افسردگی جلوگیری کند. یکی از ارکان اصلی طراحی اقلیممحور، ادغام هوشمندانه فضاهای سبز در کالبد ساختمان و شهر است. این فضاها نهتنها در تعادل دمایی و کنترل رطوبت هوا نقش دارند، بلکه از نظر روانشناسی نیز تأثیر بسزایی در کاهش اضطراب و افزایش حس تعلق به فضا ایفا میکنند. مفهومی همچون «طراحی زیستدوست» (Biophilic Design) با تأکید بر پیوند انسان و طبیعت، در دل طراحی اقلیمی جان میگیرد.
هیچ طراحی اقلیمی موفقی بدون در نظر گرفتن انرژیهای تجدیدپذیر کامل نخواهد بود. استفاده از پنلهای خورشیدی، سیستمهای ذخیرهسازی حرارتی و تهویه طبیعی از جمله تکنولوژیهایی هستند که ضمن کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، محیطی آرامتر، ساکتتر و مطمئنتر ایجاد میکنند. این نوع محیطها حس پایداری، آیندهنگری و امنیت را در ذهن ساکنان تقویت میکنند. امروزه بسیاری از استانداردهای بینالمللی نظیر ASHRAE 55 و LEED، معیارهای طراحی بر پایه اقلیم و آسایش روانی را در چارچوبهای خود تعریف کردهاند. با توجه به گسترش شهرنشینی و بحرانهای روانی ناشی از زندگی در کلانشهرها، زمان آن رسیده که این استانداردها به بخشی از مقررات ملی و شهری ما نیز بدل شوند.
توجه به اقلیم در طراحی، به معنای طراحی از دل فرهنگ، تاریخ و تجربه بومی است. طراحی اقلیمی، ضمن بهرهگیری از فناوریهای نوین، ریشه در دانش سنتی دارد که قرنها قبل از مصرفگرایی، ساختمانهایی هماهنگ با طبیعت میساختند. بازگشت به این نگاه، نه یک عقبگرد، بلکه پیشرفتی هوشمندانه در راستای معماری آینده است. با وجود مزایای متعدد، طراحی اقلیممحور در بسیاری از پروژهها به دلایل اقتصادی یا کمبود آگاهی نادیده گرفته میشود. اما با توجه به بحران انرژی و افزایش آلودگیهای صوتی و نوری در شهرها، رویکردی که بتواند آسایش جسمی و روانی را توأمان تأمین کند، نه انتخاب، بلکه ضرورت خواهد بود.
به عنوان چشمانداز آتی، ترکیب طراحی اقلیمی با «پوستههای هوشمند»، «مصالح تغییر فازدهنده (PCM)» و سیستمهای مدیریت انرژی میتواند راهکاری جامع برای تحقق آسایش پایدار باشد. این عناصر نه تنها بر اساس اقلیم واکنشپذیرند، بلکه با بهرهگیری از فناوری، فضاهایی منعطف، هوشمند و انسانی بوجود میآورند. طراحی اقلیممحور، مسیری است که از اقلیم آغاز میشود اما به آسایش روان، تعامل انسانی، و پایداری ختم میشود. این شیوه، طراحی را از تکرار فرم و نما رها کرده و به سوی فهم عمیقتر از نیازهای روانی و جسمی انسان معاصر هدایت میکند. خانهها اگر با اقلیم همنفس شوند، میتوانند پناهگاهی برای ذهن نیز باشند.
نویسنده: پویا مودتی "کارشناس ارشد معماری و انرژی"
تصویر: Thermory
منابع