به مناسبت روز جهانی موزهها و میراث فرهنگی به بررسی معماری موزه و تاثیر آن در جذب مخاطب موزهها پرداختیم.
به گزارش پایگاه " اخبار معماری " به نقل از هنرآنلاین سابقه موزه در ایران به اواخر دوره قاجار برمیگردد؛ در آن دوره ناصرالدین شاه با دیدن موزههای اروپایی تصمیم میگیرد در ایران موزه تاسیس کند. حال اما کارشناسان معتقدند که تعداد موزههای کشور با توجه به فرهنگ و تمدن چندین هزار سالهای که داریم کافی نیست؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای جوان دنیا، هر روز بر تعداد موزههایشان اضافه میکنند.
جدای از ساختمانها و بناهای تاریخی که امروز کاربری موزه یافتهاند؛ موزههای جدید و تازهساز نیز به دلایلی هنوز نتوانستهاند خود را به مخاطبانشان به عنوان یک ساختمان با کاربری فرهنگی، تاریخی و هنری بشناسانند و شاید به همین دلیل است که استقبال چندانی از آنها نشده و معمولا متولیان چنین موزههایی سعی میکنند با استفاده از امکانات جانبی، تخفیفها و ... مردم را ترغیب به بازدید از این مکانها کنند. این در حالی است که سابقه موزهداری در ایران نشان میدهد، این فعالیت در 150 سالگی خود نیاز به یک تغییر اساسی لااقل در حوزه معماری خود دارد. برای بررسی وضعیت معماری موزههای ایران؛ هنرآنلاین پای سخن کارشناسانی نشسته است که از زوایای مختلف این بناها را مورد ارزیابی قرار داده اند.
موزههایی که نساختهایم
فاطمه کاتب از پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان اینکه موزهها در دنیا متحول شدهاند به طراحی و معماری موزهها در دوره کنونی اشاره کرده و به هنرآنلاین میگوید: به دلیل تغییر در محتوای موزهها، نوع طراحی، کالبد و ظاهر بنای این ساختمانها نیز تغییر کرده است. نمونههای خارجی موزهها گواه این مطلبند که در طراحی و معماری آنها بیش از هر چیز به ارتباط نسل جوان، کودکان و حتی بهرهوری نوزادان همراه با مادران اندیشیده شده است. در این موزهها آموزش انجام میشود بدون اینکه کسی بفهمد در مکانی برای آموختن قرار گرفته است.
به گفته کاتب، طراحی موزه در کشور ما با مشکلات عمدهای مواجه است چرا که هنوز در تفکر مسئولان هر خانه قدیمی و خاک خورده به محلی برای نگهداری اشیا عتیقه بدل میشود و نام موزه بر خود میگیرد در حالی که میتوان با طراحی مکانهایی ویژه، آشتی دوبارهای بین مردم و موزهها به وجود آورد.
طبقهبندی موزهها را از یاد بردهایم
به نظر میرسد با وجود همه تلاشها برای گسترش موزهها در ایران؛ ساختمانی که بتواند کاربری موزه داشته باشد، هنوز به طور کامل معرفی نشده است. فرخ محمدزاده مهر، پژوهشگر معماری درباره طبقهبندی موزهها میگوید: در طبقهبندی موزهها هر موزهای ظرفیت پذیرش همگانی و عمومی را ندارد، بلکه بیشتر تخصصی است و به افراد خاصی اختصاص دارد به همین دلیل نمیتوان عدم اقبال عمومی از موزهها را به عنوان یک نقص برداشت کرد.
او با اشاره به اینکه هدف مسئولان زنده کردن موزههاست، انطباق فعالیتهای جنبی با کاربری اصلی موزه را یکی از راههای رسیدن به این هدف دانست و توضیح میدهد: امروزه یکی از دغدغههای ما این است که موزهها زنده شوند، بنابراین لازم است که یا به فعالیتی متصل شوند یا به فعالانی که هر دوی این عرصهها باید با محتوای موزه همخوانی داشته باشد.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که چرا در شرایط فعلی ما از معماری موزه بیبهرهایم؟، اظهار داشت: خوشبختانه معماری دیگری هم نداریم!! به نظر من ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که معماری موزهها باید چه شاخصهها و ویژگیهایی داشته باشد تا در مرحله بعد به این سوال برسیم که با توجه به این شرایط آیا ما از معماری مختص به موزهها بهرهمند هستیم یا خیر.
خانههای تاریخی که تغییر کاربری یافتهاند
ساخت موزههای لوکس و پر زرق و برق این روزها به یکی از اصلیترین جاذبههای گردشگری کشورهای خاورمیانه و شرق دور بدل شده با این حال آنچه که در ایران به عنوان موزهها از آن یاد میشود؛ تغییر کاربری عمارتهای قدیمی است که هیچگاه اصولا برای موزه ساخته نشدهاند.
ثریا بیرشک، کارشناس میراث فرهنگی و از معماران با سابقه ایران در خلال تعریف خاطراتی از دوره فعالیت خود در موزه سعدآباد به نقد ایدههای بلندپروازانه در ساخت موزههای کشور میپردازد و خاطرنشان میکند: محدودیتهای زیادی برای ساخت موزهها در کشور از نظر بودجه وجود دارد؛ به نظر من باید در میان دو وضع موجود و مطلوب، شرایط ایدهآلی را فراهم کرد تا انتخاب برای ما و مسئولان راحتتر شود. این را هم در نظر بگیرید که ما از نظر سوژه بسیار غنی هستیم و گاهی اوقات ناچاریم برای جلوگیری از تخریب آثار تاریخی و یا هنری، بخشی از یک خانه قدیمی یا یک عمارت میراثی را به محلی برای نگهداری این آثار اختصاص دهیم تا وضعیت ساماندهیشان مشخص شود، گو اینکه بعضی وقتها همین اماکن به موزهها بدل میشوند.
او با اشاره به سابقه حضور خود در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، مهمترین وظیفه مسئولان در این حوزه را حفظ و نگهداری آثار تاریخی دانست و تاکید کرد که ارتقای کیفیت نمایش این آثار که در معماری موزهها تجلی پیدا میکند، هدف ثانویه خواهد بود. به اعتقاد او باید برنامهای برای ساماندهی وضعیت موزهها در کشور تدوین شود که البته این کار نیاز به متولی مشخصی نیز دارد.
موزههای زنده نیاز به مراقبت دارند
اما کارشناسان با وجود تاکید بر لزوم تغییر در ماهیت ساخت و معماری موزهها، خواستار رسیدگی فرهنگی به این سازههای شهری هستند؛ اما به نظر میرسد که پیش از هر چیز، موزههای کشور به تعریف دوبارهای نیازمندند.
علیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران با اشاره به نقش محدود آموزش در ساخت و ماهیت موزههای کشور میگوید: در حال حاضر دانشگاههای محدودی به رشته موزهداری میپردازند، حال آن که مراکز علمی ما باید به لحاظ تخصصی کردن موزهها و آموزش موزهداری و خدمات مربوط به موزهداری وارد عرصه شوند. در چند دهه اخیر ساختمانهای کمی با رویکرد موزه ساخته شده است و معمولا برای نمایش آثار از فضاهای غیر موزهای استفاده میشود که در این زمینه باید مسئولان فرهنگی کشور به این موضوع توجه کنند.
این در حالی است که به گفته او باید در بین مردم نسبت به بازدید از موزهها کنجکاوی به وجود آورد و از موزههای زنده کشور هم محافظت کرد.
قهاری با اشاره به برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههایی با ماهیت توجه به اقوام مختلف در کشور افزود: واقعیت این است که عشایر موزههای زنده کشور هستند که در صورت نابودیشان آثار و صنایع دستی، مکان و محل استقرار و یادگارهای آیینی آنها از بین میروند، بنابراین توجه به این موزههای زنده، بخشی از توجه به فرآیند موزهداری و موزهسازی در کشور است.
رئیس انجمن مفاخر معماری کشور معتقد است: این موزههای زنده فارغ از موضوع معماری و ساخت و ساز، کارکرد اجتماعیشان زنده نگه داشتن آیینها و باورهای بشری است. تجربه بشریت که در دورههای مختلف از گذرگاههای گوناگون عبور کرده با استفاده از همین موزهها، زنده مانده است و باید در کنار کار فیزیکی حفاظت از چنین موزههایی نیز محافظت کرد.
چالش موزهها و فرهنگ آموزش در کشور
یکی دیگر از چالشهای معماری موزه در ایران، عدم توجه به "سایت موزه" هاست. سایت موزهها، موزههایی برآمده از دل جامعه و تاریخ هستند که در ابعادی بزرگتر از ابعاد ساختمان موزه جا گرفته و حتی گاهی کل یک شهر و یا یک منطقه خاص را شامل میشوند. سپیده شفاهی به عنوان یک کارشناس معماری که مدتی در پی ثبت ماسوله به عنوان یک سایت موزه زنده بوده، معتقد است که باید موزههای کشور کارکردهای مختلفی را عهدهدار شوند. او گفت: در نظر کارشناسان جهانی، برای ثبت چنین مکانهایی باید به کشف بخش گمشدهای از تمدن بشری در آنها پرداخت. بنابراین آن چیزی که به عنوان حفاظت از پایداری فرهنگی در موزهها باید انجام شود گشتن به دنبال چنین بخشهای گمشدهای از تمدن بشری است.
بنابراین او معتقد است که برای رسیدن به این مقصود، باید موزهها برای طیف وسیعی از مراجعان، کارکرد آموزشی و در کنار آن کارکرد پژوهشی و تحقیقی داشته باشد: مسئله دیگری که در بحث موزهها باید مورد توجه قرار بگیرد بحث گردشگری است؛ یعنی برنامهریزی برای کسانی که میخواهند بخشی از وقت خود را صرف شناسایی تمدن ما از طریق موزهها کنند. بدیهی است که از هر سه منظر موزهها یکی از مهمترین بخشهای فرهنگی کشور هستند که نیاز به بازبینی در طراحیشان احساس میشود.
شفاهی همینطور به کارکرد آموزشی موزهها اشاره کرد و گفت: در حال حاضر بخش قابل توجهی از کلاسهای درسی در مدارس جهان در موزهها برگزار میشود چرا که در سیستم آموزشی کشورها، مکانیزمی برای این مسئله وجود دارد اما تا به حال چنین نیازی از سوی مجامع علمی، دانشگاهی و حتی آموزشی به ما اعلام نشده و به نوعی میشود گفت که آموزش در کشور با موزهها قهر است.
نیاز به ساخت موزههای بیشتر
با وجود آنکه کارشناسان معماری منتقد وضع معماری موزهها و کارکردهای آن در کشور هستند اما سازمان میراث فرهنگی مدافع این موضوع است که موزههای ایران با وجود همه چالشها، مشتریان و بازدیدکنندگان قابل توجهی دارند.
اسکندر مختاری، در پاسخ به این سوال که آیا وضعیت مراجعه مردم به موزهها ارتباطی با کیفیت موزهها دارد گفت: برخلاف نظر دوستانی که معتقدند اقبال زیادی از موزهها در کشور نمیشود، باید بگویم که سهم ایرانیها از موزه، سهم کمی نیست و اینکه ما فقط بخواهیم تلخیها را ببینیم، باعث میشود که نتوانیم به عنوان یک روشنفکر از عهده وظایفمان برآییم.
او یادآوری کرد: موزههای ما مهجور و متروک نیستند. بر خلاف دوستان، معتقدم که این تشنگی به موزه از سوی مسئولان پاسخگوی مناسبی ندارد و تنها در این بحث است که دچار مشکل هستیم و باید آن را رفع کنیم.
اما مختاری معتقد است که مشکلات موزههای کشور محدود به همین نمیشود: ما در بحث موزهداری دچار مشکل هستیم که باید در این حوزه آموزشهای لازم به موزهداران داده شود ولی درباره بحث موزهسازی اگر مشکلی هم داریم طبیعی است چون هنوز به اندازه لازم موزه نساختهایم و در این مسیر به تجربههای بیشتری نیازمندیم.