آرتور ایهام پوپ مورخ و هنرمندی بود که بیشتر عمرش را صرف تحقیق در آثار باستانی و تاریخی ایران کرد. او نمایشگاههای زیادی در خصوص معرفی ایران در نقاط مختلف جهان برپا کرد و با سخنرانیهایش کوشید تا فرهنگ و تمدن ایران را به جهانیان معرفی کند.
شاید خیلی قابل باور نباشد که یک روزنامهنگار، مورخ و محقق اهل آمریکا آنقدر عاشق ایران باشد که نهتنها تمامی تحقیقاتش حول محور معماری و فرهنگ ایرانی بچرخد، بلکه وصیت کند، پس از مرگش او را در ایران به خاک بسپارند. اما خوب این اتفاق افتاده است. آرتور ایهام پوپ از بزرگترین محققانی بود که فرهنگ و معماری ایران را به جهانیان معرفی کرد.
پوپ در شهر فینیکس ایالت رودآیلند متولد شد. تحصیلاتش را در دانشگاه براون و کرنل و همچنین در دانشگاه هاروارد در رشته فلسفه انجام داد. پس از این بود که با دعوت حسین علاء دیپلمات ارشد و سیاستمدار ایرانی به ایران سفر کرد و این نخستین رویارویی پوپ به صورت مستقیم با فرهنگ و تمدن ایران بود. او در آن زمان به ایران آمد تا برای مقامات دولتی از هنر ایران سخن بگوید. "پوپ در سخنانش بسیار از هنر و معماری ایران تعریف کرد و خیلی مایل بود، ایرانیان قدر هنر و تاریخ هنر خویش را بدانند. او در آن جلسه تأکید کرد که معماری ایرانِ جدید به جای الگوبرداری از معماریِ مدرنِ غرب بایستی از روی معماریِ کهنِ خویش الگو بگیرد. سخنرانی پوپ در آن روز بسیار هیات ایرانی حاضر در جلسه را تحت تأثیر قرار داد و شعلههای ملیگرایی را در آنها برافروخت. بهطور مثال از همینجا بود که میتوان نفوذ دکتر پوپ را در طراحی ساختمانهایی همچون شعبه اصلی بانک ملی، کاخ مرمر و موزه ایران باستان دید. به دلیل علاقه وافر پوپ به هنر و معماری ایران بود که در همان زمان به پوپ اجازه مخصوص دیدار و رفتوآمد در بناها و اماکن مذهبیِ تاریخی کشور (که تا آن زمان به افراد خارجی هرگز داده نمیشد) اعطا شد. پوپ نیز در نتیجه همین مطالعات، برای نخستین بار در تاریخ، این بناها را به جهانیان معرفی کرد. ساخت و نمایش یک ماکت با مقیاس کوچک از مسجد شاه در شهر فیلادلفیا به نام Persia Pavilion) ) یکی از این تلاشهای دکتر پوپ است."(۱)
در فاصله سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ او مشاور افتخاری دولت ایران و عضو فرهنگستان ایران شد. او به مدت یک سال از طرف دانشگاه هاروارد به موسسات آموزش عالی فرانسه سفر کرد و سخنرانیهایی با عنوان "سهم ایرانیان در پیدایش معماری گوتیک" انجام داد. به خاطر این فعالیتهایش بود که پوپ کار مرمت و بازسازی کلی مسجد شیخ لطفالله را بر عهده گرفت.
آثار
معروفترین اثر پوپ کتاب بررسی هنر پارسی (A Survey of Persian Art) نام دارد که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در ۶ جلد در سال ۱۹۳۹ میلادی به چاپ رسید. این نخستین باری بود که چنین گزارشی مفصل از هنر و تاریخ هنر ایران در جهان به غرب معرفی میشد. (۲) "این اثر معروفش تا به امروز از مفصلترین بررسیهای آثار تاریخ هنر ایران به شمار میآید. از دیگر آثار او میتوان به مقدمهای بر هنر پارسی از قرن هفتم میلادی به این سو (An Introduction to Persian Art since the Seventh Century A.D)، شاهکارهای هنر ایران، معماری ایران، سفالگری ابتدایی ایران، سیر و صور نقاشی ایران، آشنایی با مینیاتورهای ایران، معماری ایران، پیروزی شکل و رنگ، هنر ایران در گذشته و آینده اشاره کرد. اما از نظر اهمیت ایرانشناسی شاید بتوان گفت که مهمترین اثر پوپ، گنجینه تصاویری است که با همسرش از ایران تهیه کرد. او در میان سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ میلادی مجموعاً نزدیک به ۱۰ هزار تصویر از بناهای تاریخی ایران عکسبرداری کرده که هنوز هم پس از سالهای سال در دانشگاههای غرب مورد استفاده ایرانشناسان است." (۳) او و همسرش نمایشگاههای زیادی در معرفی آثار هنری ایرانی در جهان برپا کردند. برای نمونه پوپ و همسرش با برگزاری نمایشگاهی در نیویورک با عنوان "شش هزار سال هنر پارسی" ۲ هزار و ۸۰۰ شی مکشوف در ایران را به نمایش گذاشتند که تنها کاتالوگ فهرست اشیای آن، ۳۵۰ صفحه بود.
نظر پوپ درباره تختجمشید
پوپ که با سفر به اقصی نقاط کشور در پی بررسی آثار به جای مانده از گذشته و تاریخ و تمدن ایرانی بود، درباره تختجمشید گفته است: "تخت جمشید از نظر حسن ترتیب و قرینهسازی نسبت به ناهماهنگی که در مجموعه بناهای مذهبی پیشین وجود داشته، پیشرفتهایی را نشان میدهد. بناهای عمده تختجمشید در مقایسه با بناهای مستطیل پاسارگاد، مربع شکل است. در همه قسمتها یک محور متحدالشکل دقیقاً مورد نظر بوده است. حتی در افریزهای حجاری هم قرینهسازی طابق النعل تکرار شده است. حسن انتظام طرح به مجموعه بنا وقاری متناسب به خصلت تشریفاتی آن میدهد و اثر عاطفی هر بنای منفرد را قوت میبخشد. ستونهای بزرگ اپدانه وسیعاً از یکدیگر فاصله دارد (فاصله بین آنها ۳۰ پاست). این نسبت بیسابقه میان فضای خالی و حجم احساس علوّ و روحانیتی را در انسان تولید میکند که گویی در فضایی آزاد، رها شده از بند مادیّت به سر میبرد و شدیداً خلاف آنچه در درون کاخهای نسبتاً زمخت و پر حجم و جامد زیگوراتهای بینالنهرین و یا معابد تاریک و گرفته مصری احساس میشود، در این بناهای مظلم و رنج آور انسان مقهور و گیج و سردرگم میشود. حجم و توده محض چیزی است که حس انضباط پسند انسان آن را انکار میکند. در اپدانه گشاده و باصفای تخت جمشید روان انسان آزاد و هوشیار و فرحناک میشود. این چنین است نیروی فُرم بنا. (۴)
درگذشت
پوپ در سال ۱۹۶۸ توانست ۲۷۰ محقق از ۲۶ کشور را در "پنجمین کنگره بینالمللی هنر و معماری ایران" درشیراز گردهم آورد. او یک سال بعد درست در زمانی که قصد داشت، روی معماری حرم امام رضا (ع) در مشهد مطالعه انجام دهد، در ۱۲ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت. پیش از مرگش درخواست کرد، آرامگاهش در اصفهان باشد که این اتفاق افتاد و پیکر او را در اصفهان در ساحل زایندهرود و نزدیک پل خواجو دفن کردند. آرامگاهی هم برای او توسط محسن فروغی که دوست پوپ بود در همانجا ساخته شد. پوپ در مورد علت انتخاب اصفهان به منظور بنای آرامگاهش مینویسد: «اصفهان مورد عشق من است. در آنجا مهمترین کارهای خود را انجام دادهام. منظور عمده من از انتخاب آخرین منزل در اصفهان، این است که به مردم ایران نشان داده شود اندیشمندان بزرگ و هنرمندان و سخنوران و رهبران خلاق و دانشمندان آنها، چنان اوصاف و خصائلی دارند که باعث ژرفترین ستایش متفکران مشابه سایر کشورها است تا که ابراز حقگذاری و اخلاص آنها تنها زبانی نباشد و به زائرانی که بدانجا میآیند، ثابت کنند اگر شخصی در ایران به خاک سپرده شده، به این علت نیست که تصادفا در آنجا جهان را بهدرود گفته، بلکه در اثر اعتقاد راسخ به مقدسبودن آن سرزمین است و برای افرادی که به مقام معنوی ایران پیبردهاند، مزیت و افتخاری است که ایران را آخرین منزل خود قرار دادهاند تا بدینوسیله، ایمان خود را به سرزمین و مردان بزرگ آن و آینده باافتخاری که برای آن پیشگویی میکنند، ابراز دارند."
منبع:ایرنا
پینوشت:
۱- نوروززاده چگینی، ناصر، آرتور اپهام پوپ، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
۲- American Pioneers in Persian Art نوشته دکتر عیسی صادق، چاپ ۱۹۹۶
۳- نوروززاده چگینی، ناصر، آرتور اپهام پوپ، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
۴- پوپ، آرتور ایهام، معماری ایران، ترجمه کرامت اله افسر، تهران، انتشارات یساولی، فرهنگسرا (۱۳۶۵)