کد خبر: 1268 زمان انتشار: 22:10:12 - 1399/12/11
داستان عجیب «مارکوف» و ساختمان‌های ماندگارش نخستین زندانی قـصر سازنده‌اش بود

زندان قصر، قصر قجر بوده است. آن زمان که تهران بسیار کوچک‌تر از حالا بوده، داستان این محوطه، داستان شاه قاجار بوده که هر از گاهی برای استراحت به شمال پایتخت می‌آمده است.

به گزارش پایگاه " اخبار معماری  "  به نقل از همشهری آنلاین،  با آمدن رضاشاه محوطه تغییر کرد و داستان بنا هم داستان زندان و اسارت شد. در آن زمان، تنها زندان تهران زندان نظمیه در میدان توپخانه بود که دیگر برای زندانیان کافی نبود. به همین دلیل هم رئیس نظمیه تقاضای معرفی محلی را برای ساخت زندان می‌کند که قصر قاجار در سه‌راه پلیس امروز در اختیارش قرار می‌گیرد.  

قصر در سال ۱۱۶۸ ساخته شده بوده و در زمان درخواست معرفی زمین برای ساخت زندان به ساختمانی فرسوده و نیمه‌فروریخته تبدیل شده بوده. با تخریب آن ساختمان‌ها، زندان قصر در سال ۱۳۰۸ ساخته می‌شود و خود رضاشاه هم آن را افتتاح می‌کند. آن‌طور که گفته می‌شود زندان ۱۹۲ اتاق و گنجایش ۸۰۰ زندانی را داشته است. این زندان تا دهه ۴۰ که زندان اوین ساخته می‌شود توسعه زیادی پیدا می‌کند و بعد از انقلاب هم زندانیان غیرسیاسی در آن نگهداری می‌شدند.  
زندان تا سال ۸۳ کارکرد خودش را داشته است، اما بعد از آن تعطیل می‌شود. بعد از مدتی بخش‌هایی از زندان توسط شهرداری تخریب می‌شود که با پیگیری بعضی زندانیان سیاسی قبل از انقلاب در فهرست آثار ملی ثبت می‌شود و از تخریب بیشترش جلوگیری می‌شود. زندان تا سال ۹۱ به همین شکل می‌ماند، اما در این سال شهرداری آن را تبدیل به باغ‌موزه می‌کند و حالا می‌شود از آن دیدن کرد.  

  • مرمت و بازسازی

رضا موسوی درباره تغییرات و مرمت‌هایی که برای بازگشایی زندان با کاربری موزه انجام شده توضیح می‌دهد: «در بازسازی، بخش‌های جدیدی به ساختمان اضافه شده است. در این بخش‌ها از مصالح کاملاً متفاوت استفاده شده است، یعنی شیشه و فلز که کاملاً مشخص و جدید است و جزء بنا نبوده است. اگر بخواهم حسی صحبت کنم، زیاد با این کار موافق نیستم. ولی اگر از این جنبه نگاه کنیم که آیا آسیبی به بنا زده است یا خیر، به نظر من این اتفاق نیفتاده است. به هر حال فضا باید کاربردی باشد. یعنی در عین اینکه کاربری قبلی باید نمایان می‌شده، کاربری جدید هم پیدا کرده است.»

رضا موسوی می‌گوید بخشی از بناهای ساختمان زندان هم خراب شده است: «بخشی از بناها که ارزش معماری نداشتند، در این تغییر کاربری خراب شدند. از جمله فضایی که به آن زورخانه می‌گفتند و آهنی بود خراب شد. جایی شبیه مسجد هم بود که باز هم آهنی بود و ساختمان خاصی نبود و در بازسازی خراب شد. این فضاها بعد از ساخت زندان و فکر می‌کنم بعد از انقلاب به زندان اضافه شده بودند.» او از بخشی از زندان که تلفن در آن بود و زندانیان می‌توانستند با خانواده‌هایشان صحبت کنند هم می‌گوید و فضای آن را بی‌نظیر و تأثیرگذار می‌داند.  

 

  • ارزش تاریخی و معماری

او ارزش معماری و ارزش تاریخی که بر این زندان گذشته را برابر می‌داند و معتقد است برای هر دو این موارد است که این زندان باید حفظ شود: «معماری این بنا از ۲ جهت مهم است. یکی اینکه معمارش فرد خاصی بوده است. مارکوف معماری است که کارش در ایران بسیار تأثیرگذار بوده است. زیاد هم کار کرده است. در عین حال به‌عنوان جایی که تاریخ و نوستالژی دارد، مهم است. آدم‌های معروفی هم در این زندان بوده‌اند.»

او مسأله جالبی را درباره افرادی که در اینجا زندانی بوده‌اند مطرح می‌کند: «نخستین کسی که در این زندان زندانی می‌شود، سازنده‌اش است. او قبل از اینکه زندان را تحویل دهد، احتمالاً به دلایل مالی در زندانی می‌افتد که خودش ساخته است. در واقع نخستین زندانی زندان قصر سازنده‌اش است.» او از «فرخی یزدی» روزنامه‌نگار و شاعر، هم اسم می‌برد که در این زندان مدتی را سر کرده و کشته شده و حالا یکی از سالن‌های زندان به نام اوست.  

 

  • مارکوف و ایران

رضا موسوی مارکوف را از معماران مهم و تأثیرگذار ایران می‌داند: «مارکوف در ایران زیاد کار کرده است. او در روسیه درس خوانده و در زمانی بین جنگ جهانی اول و دوم به ایران می‌آید شروع به کار می‌کند. در زمانی هم این اتفاق می‌افتد که ساخت‌وساز و معماری رونق دارد. بنابراین، با روی باز از او استقبال می‌کنند.

او در شهرداری استخدام می‌شود و خیلی از بناهای مربوط به شهرداری را می‌سازد.» او می‌گوید مارکوف سنگ قبر همسر و فرزندش را هم که زودتر از او در یک تصادف جان می‌بازند، طراحی کرده است: «این سنگ قبر در گورستان ارامنه بسیار زیباست و سنگ قبر خود مارکوف را هم از روی همین نمونه‌ها طراحی می‌کنند.»موسوی مدرسه البرز تهران را مهم‌ترین کار مارکوف می‌داند که از بهترین کارهای اوست و همین‌طور اداره پست در خیابان خیام را که از کارهای ماندگار است. نکته جالب اینکه تقریباً تمام کارهایی که او ساخته در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند.  

  • زندان و معمارش

وقتی صحبت از زندان می‌شود، آخرین چیزی که به ذهن می‌آید این است که ساختمان آن یک معمار هم داشته است. اما زندان قصر معمار مهمی‌ دارد. معمارش مارکوف روسی است که ساکن تهران بوده و بناهای زیاد و مهمی ‌مثل دبیرستان البرز، ساختمان اداره پست، مدرسه ژاندارک، عمارت شهرداری در میدان توپخانه، مسجد فخرالدوله، کلیسای مریم مقدس و زندان قصر را طراحی و اجرا کرده است.  

«رضا موسوی» تهران‌شناس و کارشناس مرمت بناهای تاریخی، می‌گوید: «بار اولی که زندان را دیدم اگر نمی‌دانستم زندان است، فکر می‌کردم یکی از بناهای دوره قاجار است، آنقدر که از المان‌های دوره قاجار در آن استفاده شده است. هرچند که بنای قصر تخریب شده و زندان ساخته شده، اما از المان‌های دوره قاجار زیاد در آن استفاده شده است.» او می‌گوید این زندان منحصربه‌فرد است: «زندان‌هایی مثل اوین یا رجایی‌شهر که بعدها ساخته شده‌اند، زندان‌های کلاسیک هستند، ولی این بنا معماری خاص دارد.»
 او درباره اقتباس معماری این زندان از معماری ایرانی می‌گوید: «چیزی که در معماری این زندان به چشم می‌آید، قاب‌بندی‌های آن و استفاده از قوس‌های ایرانی در پنجره‌ها و سقف‌های بعضی فضاهای عمومی ‌است. در همه قسمت‌های قدیمی ‌زندان این قوس‌ها را می‌بینید. هیچ‌جایی نیست که از این قاب‌بندی‌ها و فضاهای مثبت و منفی معماری عاری باشد. به‌خصوص قوس‌هایی که صددرصد ایرانی هستند. هیچ‌کدام از پنجره‌ها مربع نیستند و قوس‌های تیغه‌دار دارند. این مسئله بسیار به یکدست شدن فضا کمک کرده است. بقیه موارد در واقع همان شکل اصلی زندان هستند. شامل راهروهای پیچ‌درپیچ و سلول‌های کنار هم.»
رضا موسوی درباره پلان دایره‌ای بخش اصلی زندان می‌گوید: «این بخش مربوط به طراحی مارکوف است و یک بخش مرکزی دارد و راهروهایی که از آن فضای مرکزی دایره مانند منشعب می‌شوند. این بخش یکی از ویژگی‌های معماری این زندان است.» او درباره اینکه آیا این طراحی دلیل خاصی داشته است، می‌گوید: «وقتی کسی جایی را طراحی می‌کند، چند موضوع را مدنظر قرار می‌دهد. در این اثر هم این اتفاق افتاده است.

نخستین چیزی که به آن فکر شده، کاربری آن است و نیازهایی که یک زندان دارد، در آن دیده شده است. نکته بعدی تأثیر گرفتن از معماری دوره خودش است. نمونه‌های دیگری هستند که خود مارکوف طراحی کرده است مثل کارخانه قند ورامین. همه اینها ویژگی‌های معماری دوره خود را دارند و تحت تأثیر آن هستند. نکته سوم گره‌هایی است که کلیت معماری یک منطقه را به وجود می‌آورد. مثل همین ایرانی بودن که اصول و اسلوبی دارد. مثل قاب‌بندی‌ها و قوس‌ها.»


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.