در دومین پیشنشست تخصصی کنگره بینالمللی «مکتب هنر رضوی»، اساتید معماری با نقد وضعیت کنونی معماری معاصر، بر لزوم بازاندیشی در مفهوم تقدس، زیارت و نسبت معنا و فرم در فضاهای آیینی تأکید کردند.

در روزگاری که معماری معاصر ایران با بحران هویت، آشفتگی فرمی و گسست از زیست روزمره انسان مواجه است، بازخوانی نسبت «معنا، فضا و تجربه» بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است. فضاهای آیینی و زیارتی، بهعنوان یکی از معدود عرصههایی که هنوز امکان پیوند میان کالبد، معنا و زندگی جمعی را دارند، میتوانند بستری برای تولید الگوهای نوین معماری معاصر باشند.
در همین راستا، دومین پیشنشست تخصصی کنگره بینالمللی «مکتب هنر رضوی» با تمرکز بر معماری و شهرسازی زیارتمحور، فرصتی فراهم کرد تا اساتید و صاحبنظران، به نقد وضعیت موجود و تبیین ظرفیتهای مکتب هنر رضوی در بازتعریف مفهوم تقدس و تجربه فضایی بپردازند.

آغاز نشست | معماری آیینی مسئلهای فراتر از کالبد
این نشست با سخنان دکتر احد نژادابراهیمی، معاون مالی و اداری دانشگاه هنر اسلامی تبریز و دبیر نشست، آغاز شد. وی ضمن معرفی اساتید پنل و تبیین عنوان و اهمیت رویداد، بر نقش دانشگاهها در پیوند میان پژوهش نظری، آموزش و مسائل واقعی معماری آیینی تأکید کرد.
هنر دینی حامل عقلانیت، قداست و حکمت است | (نقش دانشگاه در صیانت از هویت فرهنگی)
دکتر هاشمپور، رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، با تشکر از عوامل اجرایی نشست، اظهار کرد:
«هنر رسالتی متعالی دارد و هنر دینی، واجد رسالتی ماندگار است؛ هنری که در ابعاد مختلف زندگی انسان اثرگذار بوده و همواره حامل پیام عقلانیت، قداست و حکمت است.»
وی با اشاره به جایگاه دانشگاهها در پاسداشت هنر دینی افزود:
«دانشگاه هنر اسلامی تبریز با تکیه بر پیشینه و هویت خود، میتواند در حفظ سرمایههای فرهنگی و پاسخ به نیازهای جامعه امروز، نقشآفرینی مؤثر و ماندگار داشته باشد.»

مکتب زمانی شکل میگیرد که امکان تداوم، نقد و بازخوانی داشته باشد | (لزوم بازاندیشی در معماری مکتب رضوی)
دکتر قرهبگلو، معاون پژوهشی، کارآفرینی و فناوری دانشگاه، با تأکید بر نقش پژوهشگران، دانشجویان و اساتید در شکلگیری مکتب هنر رضوی، گفت:
«تا امروز، نگاه ما به معماری مکتب رضوی عمدتاً سنتی بوده است؛ در حالی که عظمت کالبدی و معنایی مجموعه حرم رضوی، نیازمند بازاندیشی عمیقتری است.»
وی افزود:
«مکتب زمانی معنا پیدا میکند که امکان تداوم، نقد، بازخوانی و تولید ادراک فضایی در آن وجود داشته باشد. تنها در این صورت است که میتوان از تفسیری زنده و پویا از مکتب سخن گفت؛ تفسیری که از تجربه زیسته و تجربه فضایی وام میگیرد، نه صرفاً از بازتولید الگوهای تاریخی.»
زیارت، ایده مرکزی مکتب هنر رضوی است | (از معماری تصویرمحور تا تجربه زیسته)
دکتر محمدجواد استادی، با تشریح روند شکلگیری مکتب هنر رضوی، تأکید کرد:
«برای ورود به این بحث، ابتدا باید خود مکتب هنر رضوی را بشناسیم. در دوران تعطیلیهای کرونایی، فرصتی فراهم شد تا مجموعه حرم رضوی بهصورت جامع مورد بازدید و مطالعه قرار گیرد. نتیجه این مطالعات نشان داد که این مجموعه، یگانه نمونهای است که در معماری اسلامی، بهصورت مستمر دچار تکثر، تحول و پیشرفت شده است.»
وی با اشاره به شناسایی بیش از ۱۴۸ مؤلفه و آیتم معماری و هنری در حرم رضوی افزود:
«هیچیک از عناصر این مجموعه فاقد پشتوانه معنایی نیست. همین امر ما را به این نتیجه رساند که میتوان از مفهوم “مکتب” برای تبیین این نظام منسجم استفاده کرد.»
استادی، یکی از آسیبهای جدی این حوزه را «نگاه تقلیلگرایانه و تکبعدی به موضوعات میانرشتهای» دانست و تصریح کرد:
«سنت باید بهعنوان منبع فهم شود، نه صرفاً الگویی برای تقلید. در کنار آن، فقدان رویکرد سیاستگذارانه در حوزه معماری آیینی، یکی از خلأهای جدی امروز ماست.»
وی در ادامه، بحرانهای معماری معاصر را چنین برشمرد:
به گفته او، «مکتب زمانی معنا پیدا میکند که هم به گذشته نظر داشته باشد و هم افق آینده را ترسیم کند. ایده مرکزی مکتب هنر رضوی، زیارت است؛ مفهومی که فراتر از مناسک، واجد ابعاد اجتماعی، فضایی و فرهنگی گستردهای است.»

سنت بدون زبان امروز، محکوم به ناکامی است | (ضرورت یافتن زبان جهانشمول)
دکتر احد نژادابراهیمی در ادامه نشست با انتقاد از مواجهههای سطحی با سنت اظهار کرد:
«مسئله اصلی ما این است که کمتر به دنبال یافتن زبانی جهانشمول برای بیان مفاهیم خود هستیم. امروزه کسی با رجوع به سنت مخالفتی ندارد، اما سنتگرایی مبتنی بر تفسیرهای شخصی و بدون درک زبان امروز، نمیتواند موفق باشد.»
وی تأکید کرد:
«دستیابی به نتایج موفق، بدون فهم مدرنیته و زبان معاصر ممکن نیست. سنت زمانی میتواند زنده باشد که توان گفتوگو با زمانه خود را داشته باشد.»
معماری زبان است؛ باید آن را آموخت | (نقد جهانیسازی و مکعبهای خاکستری)
مهندس فرامرز پارسی با تمرکز بر تجربه مرمت رواق امیرالمؤمنین(ع) در حرم رضوی، گفت:
«معماری یک زبان است. من معماری کردم تا زبان معماری را بیاموزم. این زبان، صرفاً صورت نیست، بلکه نظامی از معنا، تاریخ و فرهنگ است.»
وی با اشاره به مرمت رواق امیرالمؤمنین(ع) توضیح داد:
در این پروژه، با توجه به پیوستگی تاریخی، از زبان معماری تیموری بهره گرفته شد؛ زبانی که در بیان، قرابتهایی با معماری قاجاری دارد و استفاده آگاهانه از چوب، یکی از ویژگیهای شاخص آن محسوب میشود. این رویکرد، تلاشی بود برای حفظ تداوم تاریخی، نه بازتولید صوری گذشته.
پارسی با انتقاد از مفهوم «جهانی شدن معماری» افزود:
«چیزی به نام زبان جهانی معماری وجود ندارد؛ معماری، زبانی منطقهای است. آنچه امروز در شهرهای ما میبینیم، مکعبهای خاکستریای است که حاصل تقلید سطحی از معماری غرب هستند؛ نه سنت را میفهمند و نه مدرنیته را.»
معماری آیینی؛ بستری برای بازگشت معنا و اجتماع
در بخش پایانی نشست، دکتر اصغر مولایی و دکتر نژادابراهیمی با تمرکز بر معماری آیینی و توسعه حرمها، بر ضرورت بازتعریف مفهوم تقدس در فضاهای زیارتی معاصر تأکید کردند؛ فضایی که باید بار دیگر به بستری برای حضور معنادار انسان، شکلگیری روابط انسانی و تجربه زیسته بدل شود.
نشست «معماری و شهرسازی آیینی معاصر» نشان داد که مکتب هنر رضوی، بیش از آنکه یک الگوی صوری یا تاریخی باشد، ظرفیتی زنده برای بازاندیشی در معماری معاصر ایران است؛ ظرفیتی که با تکیه بر زیارت، تجربه فضایی، معنا و پیوند با زندگی روزمره، میتواند راهی برای عبور از بحران تصویرمحوری، تقلید و گسست فرهنگی بگشاید. تحقق این مسیر، مستلزم همافزایی میان پژوهش، آموزش، سیاستگذاری و تجربههای اجرایی است؛ مسیری که دانشگاهها میتوانند یکی از اصلیترین بازیگران آن باشند.