یک استودیوی آمریکایی طرح ساخت کتابخانهای با الهام از ساختار و کارکرد مغز انسان را ارائه داده است که در آن بشر، علم و طبیعت با هم تلاقی میکنند.
به گزارش پایـگاه " اخـبــار معـمـاری " به نقل از ایرنا از مجله دیزاین بوم، استودیو معماری بولینگن (Bollingen) در بروکلین آمریکا در یک رقابت بینالمللی که از طرف موسسه معماران کره جنوبی برای طراحی کتابخانه سونگدو برگزار شده بود، شرکت کرد و طرح ساخت یک کتابخانه با الهام از مغز انسان را داد. در این طرح الگوی ساخت یک مغز مصنوعی پیشبینی شده است که نه تنها به مراجعان کمک میکند با استفاده از برنامهها و ابزار موجود اطلاعات و دانشی را که در جستوجویش هستند، پیدا کنند بلکه به واسطه زبانهای متنوع معماری با ناخودآگاه آنان ارتباط برقرار کرده و به آنها در کشف گنجینههای نهفته در اعماق ذهنشان کمک میکند.
طراحان این پروژه ابتکاری در نظر دارند در دوران انقلاب فناوری اطلاعات، دست به آفرینش گونهای جدید از کتابخانههای عمومی بزنند. طرح نهایی این کتابخانه که از ساختار و کارکرد مغز انسان الهام گرفته شده، شاهدی است بر قیاس عالم صغیر (microcosm) و عالم کبیر (macrocosm) که بر شباهت انسان و جهان از لحاظ ساختاری تاکید میکند.
معماران استودیو بولینگن در طراحی این مغز مصنوعی، به بازتعریف خِرَدِ باستانی و قدرت معنوی درختها متوسل شدند. از آنجا که درختها در نزد جوامع دوران باستان نقش واسطه و سرچشمه حقیقت را داشتند، از آنها در این طرح نیز به عنوان نقاط اتصال در معماری بنا استفاده شده است. از طرف دیگر، درختان اغلب با مغز انسان مقایسه میشوند چون هر دو از اجزاء لازم و کاربردی تشکیل شدهاند.
پس از درختان، دیگر فاکتور مهم درباره این طرح کتابساختی بودن آن است. واژه کتابساختی (booktonic) از ترکیب دو لغت کتاب (book) و ساختمانی (tectonic) ساخته شده و به این معناست که در این کتابخانه، دانش و کتابهای موجود در قفسهها از بنا جدا نبوده و مصالحی هستند که روی هم چیده شده و یک معماری زنده و جادویی را رقم میزنند، درست مثل چیزی که در یک فیلم یا رمان فانتزی اتفاق میافتد. بنابراین دیوارهای کتابساختی این کتابخانه که از خاطرات و اطلاعات ساخته شدهاند نمادی از مغز انسان هستند، انباری نامحدود از زمان و دانش در هر دو شکل خودآگاه و ناخودآگاه آن.
سومین فاکتور منحصربهفرد درباره این کتابخانه، فضای مارپیچی است که به پوسته مغز تشبیه میشود؛ از آن جهت که هردو مراکزی پیچیده برای کسب علم هستند. درست مثل پیچ و خمهای یک مارپیچ، طراحان دیوارهای این بنا را در آرایشی کنار هم قرار دادهاند که مراجعان راهشان را گم کرده، دست به ماجراجویی بزنند و به کمک هوش مصنوعی کتابخانه به گنجینهشان دست پیدا کنند.
تیم طراحان بولینگن همچنین شبکهای مشابه شبکه عصبهای مغز نیز برای این کتابخانه تعبیه کردهاند؛ در این شبکه مجموعهای از حسگرها و دستگاههای ارتباطی، دادههای مختلف را به یک هوش مصنوعی مرکزی منتقل میکنند تا با نظارت بر مراجعان و برقراری ارتباط با آنها یک ساختمان هوشمند بسازد که لذت استفاده عمومی از این کتابخانه را به بالاترین حد خود میرساند.