دکتر احد نژاد ابراهیمی هیات علمی، استاد تمام ومعاونت اداری ،عمرانی و مالی دانشگاه هنر اسلامی تبریز میزبان سردبیر و اعضای تحریریه رسانه تخصصی "اخبار معماری" بود و با خبرنگاران این رسانه گفتگو پرداخت.
به گزارش رسانه " اخـبــار معـمـاری "،در زمانهای که معماری و شهرسازی، بیش از هر دورهای در معرض چالشهای هویتی، عملکردی و مدیریتی قرار گرفتهاند، لزوم گفتوگو با متخصصان دغدغهمند و با سابقه، ضرورتی انکارناپذیر است. در جهانی که هر روز بر سرعت تحولات تکنولوژیک افزوده میشود، و از سوی دیگر، مسائل زیستمحیطی و تخریب میراث تاریخی، حیات شهرها را با بحرانهایی بنیادین روبهرو ساخته، معماری و شهرسازی ما نیازمند بازنگری عمیق، برنامهریزی هوشمندانه، و التزام به اصول حرفهای است. در همین راستا، گفتوگو با دکتر احدنژاد ابراهیمی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه معماری و حفاظت، فرصتی مغتنم برای بررسی دقیق موضوعاتی است که در ماهها و سالهای اخیر، توجه بسیاری از معماران، طراحان، دانشگاهیان و فعالان حوزه فرهنگ را به خود جلب کرده است. از آسیبهای وارد بر روند برگزاری مسابقات معماری و دخالت نهادهای غیرتخصصی در فرآیند داوری، تا بازطراحی جنجالی ساختمان شیشهای صدا و سیما و بحث حساس خروج بازار تاریخی تبریز از فهرست آثار جهانی یونسکو. در این گفتوگو، ضمن بررسی ریشههای مشکلات ساختاری در مسابقات معماری و ارزیابی آسیبهای ناشی از عدم التزام به آییننامههای مصوب، به نقد رویکردهایی پرداخته میشود که نه تنها هویت معماری معاصر را زیر سؤال برده، بلکه آثار ارزشمند تاریخی را نیز در معرض تهدید قرار دادهاند. همچنین، تلاش شده است تا از دلِ تجربههای میدانی و تخصصی، چشماندازی مسئولانه و نقادانه نسبت به فرآیندهای تصمیمسازی در حوزه معماری و شهرسازی ارائه شود. گفتوگویی که پیشروی شماست، نه تنها بیانگر دغدغههای یک متخصص آگاه و متعهد است، بلکه دعوتیست به گفتوگو، بازاندیشی و تلاش برای بهبود شرایط موجود در معماری و شهرسازی کشور؛ حوزهای که امروز بیش از همیشه نیازمند شفافیت، خرد جمعی و دفاع از اصالت و ارزشهای تاریخی و فرهنگی است.
داوران غیرمتخصص مسابقات معماری را تحت فشار قرار میدهند / فشارهای بیرونی روند داوری مسابقات را مخدوش میکند
دکتر احد نژاد ابراهیمی در آغاز سخنان خود با اشاره به لزوم توجه به آییننامهها و ضوابط رسمی در برگزاری مسابقات معماری، تأکید کرد: «برگزاری مسابقه معماری باید مطابق مراحل مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی شهرسازی و معماری صورت گیرد. این یعنی از همان ابتدا، موضوع، سایت، داوران و آییننامه مشخص باشد، نه اینکه بعد از اتخاذ تمام تصمیمها از داوران بخواهند صرفاً در مرحله داوری شرکت کنند».
وی با ذکر نمونههایی چون مسابقهی المان شرق تبریز، میدان آذربایجان، سیمان شهر ری و بوموسی، به فقدان شفافیت و رعایت ساختار قانونی در برخی مسابقات اشاره کرد و افزود:
«در این مسابقات، اغلب هیئت داوران از روند تدوین آییننامه کنار گذاشته میشوند، و این باعث میشود نظرات تخصصی آنها نادیده گرفته شود. در نتیجه، تصمیمگیری نهایی متکی بر منافع بیرونی و فشارهای حاشیهای میشود».
وی از نوعی «بیاعتمادی عمومی» نسبت به نتایج مسابقات معماری داخلی سخن گفت و خاطرنشان کرد:
«در بیش از ۹۰ درصد مسابقات، فشارهایی بیرونی به داوران وارد میشود که گاه آشکارا اعلام میشود: اگر فلان طرح انتخاب نشود، احتمال اجرای پروژه منتفی خواهد بود. این روند، داوری تخصصی را بیاثر میکند».
دکتر نژاد ابراهیمی همچنین افزود:
«اینکه برخی از طرحها به رغم کیفیت ضعیفتر انتخاب میشوند، به دلیل نوعی مهندسی نتیجه در روند داوری است. داوری باید با حضور متخصصان موضوعمحور و به صورت شفاف انجام شود، در غیر این صورت، مسابقات به ابزاری نمایشی بدل خواهند شد».
وی در پایان این بخش گفت:
«در بعضی از کشورها نیز مسائل مشابهی وجود دارد، اما تفاوت در نحوه مواجهه رسانهها و نهادهای تخصصی با این موضوعات است. ما باید رسانهها را در مطالبهگری، شفافسازی و معرفی صحیح مسابقات دخیل کنیم».
ساختمان شیشهای اثر فاخر معماری معاصر است / بازطراحی بهجای بازسازی، بی توجهی به میراث معماری کشور است
دکتر احد نژاد ابراهیمی با ابراز تأسف از طرح بازطراحی ساختمان شیشهای صدا و سیمای تهران، که در جریان جنگ ۱۲ روزه آسیب دید، گفت:
«این ساختمان از آثار شاخص معماری معاصر ایران و متعلق به معمار برجسته، مهندس فرمانفرماییان است. با وجود اسناد و مدارک کامل از مراحل طراحی و ساخت، اقدام به بازطراحی کامل آن، به معنای نادیده گرفتن ارزشهای معماری و تاریخ معاصر کشور است».
وی با مقایسه این ساختمان با نمونههایی نظیر گنبد رایشتاگ در آلمان، تصریح کرد:
«اگرچه بازطراحی در برخی پروژههای بینالمللی صورت گرفته، اما در مواردی که امکان بازسازی براساس اسناد موجود وجود دارد، حفظ الگو و شکل اصلی بنا اولویت دارد. ما نباید به بهانهی نوسازی، ریشههای معماری معاصر خود را قطع کنیم».
وی پیشنهاد کرد:
«اگر قرار است تفسیری جدید از واقعه انجام شود، میتوان در کنار بازسازی دقیق بنا، موزه یا نمایشگاهی طراحی کرد که مستندات آسیبدیدگی و یادگارهای آن واقعه را برای نسل آینده حفظ کند».
اگر بازار تبریز از فهرست جهانی حذف شود، چیزی برای ارائه در مجامع بینالمللی باقی نخواهد ماند
در بخش سوم مصاحبه، دکتر نژاد ابراهیمی با نگاهی تاریخی و فرهنگی به موضوع بافت تاریخی تبریز، خصوصاً بازار جهانی آن، نسبت به گازکشی غیر اصولی در این مجموعه هشدار داد و گفت:
«مساحتهای کاملاً بسته و پوشیده بازار در برخی نقاط حتی به دو کیلومتر هم میرسد. طبق ضوابط فنی، گازکشی در چنین فضاهایی نه تنها غیر استاندارد، بلکه خطرناک است. این اقدام تنها به یک مچاندازی سیاسی تبدیل شده و ارزشهای تاریخی در این فرایند قربانی میشوند».
وی افزود:
«ما آثار بینظیری مانند ارگ علیشاه، مسجد کبود، مجموعه ربع رشیدی، نصریه، دمشقیه، عمارت صاحب دیوان، باغشمال و... را در طول زمان از دست دادهایم و اگر این بازار نیز حذف شود، دیگر چیزی برای ارائه در سطح جهانی باقی نمیماند. این اتفاق، پیام روشنی دارد: ما توانایی حفاظت و مدیریت یک اثر تاریخی را نداشتهایم».
وی با انتقاد از وعدههای سیاسی برخی مسئولان مبنی بر گازکشی به بازار گفت:
«آقای X و آقای Y چه تخصصی در این حوزه دارید که چنین قولهایی میدهید؟ ثبت این بازار در فهرست جهانی حاصل زحمات بسیاری بوده است. ما باید ارزش آن را بدانیم، نه اینکه با تصمیمات نسنجیده آن را تخریب کنیم».
او راهکار جایگزینی نیز مطرح کرد:
«میتوان تعرفهی برق را در ماههای سرد برای بازاریان کاهش داد و تعرفه گاز را بالا برد تا انگیزه برای استفاده از انرژی امنتر و جایگزین ایجاد شود. اما متأسفانه ما به سمت راهحلهای عقلانی نرفتهایم.»
تبریز هویتش را از دست میدهد اگر هندسه شهری را به هم بزنیم/ مداخلات ناهماهنگ در بافت تاریخی، شهر را از درون فرسوده میکند
عضو هیات عملمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در خصوص هویت شهری و مداخلات در بافت های تاریخی مطرح کرد: تبریز شهری است با ظرفیتهای گوناگون که آن را به یک برند شهری تبدیل کردهاند؛ شهری با هویتی تاریخی، فرهنگی و زیستمحیطی که در طول سالها شکل گرفته و تثبیت شده است. این ظرفیتها مانند اضلاع یک هندسه منظم عمل میکنند. در دل این هندسه، فضاهای متنوعی چون کاربریهای فرهنگی، آموزشی، تجاری و اجتماعی با نظم و تناسب خاصی جای گرفتهاند؛ نظمی که اگر از بین برود، نهتنها ساختار فضایی شهر، بلکه هویت آن نیز آسیب میبیند.
امروزه یکی از مهمترین چالشهای تبریز، بیتوجهی به این هندسه در برنامهریزیهای شهری است. وقتی بدون در نظر گرفتن تناسبات لازم، بهطور مثال تمام فضاهای یک منطقه را به کاربریهای تفریحی یا تجاری مانند سینما تبدیل کنیم، در واقع ساختار توازنشده شهر را به هم میزنیم. نتیجهی این بینظمی، کاهش زیستپذیری شهری است؛ یعنی همان چیزی که شهر را برای زندگی مطلوب میسازد. آمارها نیز این روند نگرانکننده را تأیید میکنند؛ تبریزی که پیشتر در طول سال بیش از ۱۸۰ روز هوای پاک داشت، امروز تنها حدود ۴۰ روز هوای پاک دارد که بخشی از این وضعیت ناشی از آشفتگی فضایی و بیبرنامگی در توزیع کاربریهاست.
این وضعیت در بافت تاریخی شهر نمود بیشتری پیدا کرده است. متأسفانه بسیاری از فضاهای تاریخی که میتوانستند با رویکردی احیاگرانه حفظ شوند، امروز با پروژههایی چون مجتمعهای تجاری جایگزین شدهاند. چنین مداخلاتی نهتنها هویت تاریخی تبریز را از بین میبرد، بلکه باعث تشدید مشکلات زیستمحیطی نیز میشود. برای مثال، استفاده از مصالح نامناسب، ایزوگامکاری گسترده و ساختوسازهای غیراصولی در طبقات فوقانی ساختمانها موجب افزایش محسوس دمای هوا در مناطق شهری شده است؛ بهگونهای که نتایج یک پژوهش نشان میدهد این عوامل میتوانند دمای محیط را تا دو درجه سانتیگراد بالا ببرند.
از سوی دیگر، ساختوسازهای گستردهای که در شهرکهای اطراف تبریز از جمله خاوران و مرزداران انجام میشود، نهتنها چهره این مناطق را مخدوش کرده بلکه عملاً سرمایههایی که میتوانست در بافت اصلی شهر صرف بهسازی و توسعه پایدار شود را به حاشیه رانده است. این سرمایهگذاریها اغلب سود خود را به بدنه شهری بازنمیگردانند و نتیجهاش، شکلگیری یک تبریز ناهمگون و از همگسیخته است.
نکته مهم این است که نباید به بهانه جذب سرمایهگذار، اصول حرفهای شهرسازی و معماری را کنار گذاشت. سرمایهگذاری اگر با ضوابط و چارچوب صحیح هدایت شود، نهتنها فراری داده نمیشود بلکه تبدیل به نیرویی محرک برای توسعه متوازن و پایدار خواهد شد. آنچه امروز تبریز به آن نیاز دارد، بازتعریف جدی رویکردها نسبت به حفظ هندسه شهری، صیانت از بافت تاریخی و تمرکز بر زیستپذیری در تمام سطوح برنامهریزی شهری است.
سپردن طراحی نما به افراد غیرمتخصص، اغتشاش بصری در شهرها را تشدید کرده است/ بیتوجهی به نقش طراحان شهری، سیمای معماری تبریز را از هویت تهی میکند
دکتر نژاد ابراهیمی در مورد اغتشاشات بصری در نماهای شهری عنوان کرد: نمای ساختمان صرفاً یک پوسته تزئینی نیست؛ بخشی مهم از فرهنگ، هویت و زیباییشناسی شهر است. آنچه امروز در بسیاری از شهرهای ما، بهویژه در تبریز، دیده میشود، اغتشاش بصری ناشی از بیتوجهی به اصول علمی و تخصصی طراحی نماست. نمای هر ساختمان باید با نگاه به بافت شهری، اقلیم، فرهنگ منطقه و در تعامل با فضاهای پیرامونی طراحی شود؛ اما آنچه در عمل شاهد آن هستیم اغلب طراحیهایی است که یا تقلیدیاند، یا صرفاً سلیقهای، یا بدون در نظر گرفتن منطق حرفهای شکل گرفتهاند.
یکی از آسیبهای جدی، سپردن طراحی نما به طراحان داخلی است. در حالی که طراحی داخلی و طراحی نما دو حوزهی کاملاً متفاوت هستند، امروز بسیاری از نماها با ذهنیت طراحی داخلی شکل میگیرند. طراحی داخلی شاید با تزئینات و تجملات هماهنگ باشد، اما در طراحی نما این رویکرد نهتنها مؤثر نیست، بلکه موجب آشفتگی بصری و گسست در سیمای شهری میشود.
نکته بسیار مهمی که باید مورد تأکید قرار گیرد، این است که طراحی نما باید به طراحان شهری سپرده شود؛ رشتهای دانشگاهی با رویکرد بینرشتهای که فارغالتحصیلان آن، بهواسطه آموزش همزمان در حوزه معماری، شهرسازی و منظر، توانایی تحلیل کلیت فضای شهری و طراحی نما در نسبت با آن را دارند. این تخصص، برخلاف معماری صرف یا طراحی داخلی، بر «منظر شهری»، «ادراک ناظر»، «همنشینی بافتها» و «هویت محلهای» تأکید دارد و میتواند از بروز اغتشاش بصری در نمای شهری جلوگیری کند.
مسئله مهم دیگر، نبود نظارت مؤثر و الزام قانونی در فرایند تأیید و اجرای طراحی نماست. متأسفانه سازمان نظام مهندسی در بسیاری از موارد، طراحی نما را در حاشیه قرار داده و برای آن تعرفه مشخص یا الزام نظارتی ایجاد نکرده است. در حالی که همانطور که برای تأسیسات یا سازه، طراحی و نظارت فنی الزامی است، طراحی نما نیز باید مشمول همان الزام باشد. مهندس ناظر باید مکلف باشد اجرای نمای تأییدشده را کنترل کند و شهرداری نیز نباید پایانکار را بدون تأیید اجرای صحیح نمای مصوب صادر کند.
همچنین باید به ضعف آییننامههای فعلی اشاره کرد. آییننامههای مرتبط با طراحی نما عمدتاً کیفی و تفسیربردار هستند، در حالی که لازم است این اسناد بهصورت کمی، صریح و الزامآور تدوین شوند. در کنار آن، ارائهی الگوهای نمای برتر که با توجه به بومشناسی، اقلیم، مصالح بومی و الگوهای تاریخی مناطق تدوین شده باشد، میتواند به طراحان برای همراستا شدن با هویت شهری کمک کند.
متأسفانه طبق پژوهشی که در تبریز روی مأموران نمای شهرداریهای مناطق مختلف انجام شده، مشخص شد که بهجز یک نفر، سایر افراد مسئول درک روشنی از مفهوم «پیوست بومی و منطقهای» در طراحی نما ندارند. این در حالی است که در آییننامه کمیته سیما و منظر، تصریح شده است که نما باید دارای چنین پیوستی باشد.
در طراحی نمای ساختمان سه بخش کلیدی باید در نظر گرفته شود: پایه، بدنه و تاج. این اجزا باید با توجه به خطوط افقی و عمودی، جایگذاری بازشوها، و دید ناظر طراحی شوند. اگر پیوست بومی و منطقهای به درستی تعریف نشده باشد، طراح نیز نمیتواند این عناصر را بهدرستی در طراحی خود لحاظ کند و در نتیجه، نمای نهایی در هماهنگی با ساختار شهر نخواهد بود.
در نهایت باید گفت، کنترل اغتشاشات بصری در نمای شهری نیازمند رویکردی جدی، حرفهای و بینرشتهای است. طراحی نما تنها یک مرحله از ساختوساز نیست، بلکه عنصری کلیدی در هویتبخشی به شهر است؛ و تحقق آن مستلزم بازنگری در ساختارهای نظارتی، تقویت جایگاه تخصصی طراحان شهری، و تدوین ضوابط کمی و الزامآور است.
مصاحبه از:
سید کمال هاشمی
پویا مودتی
تصاویر از:
محمدرضا آخوندی