این روزها نقش رسانهها در شکلدهی به گفتمان معماری و شهر بیشتر و جدیتر از پیش مطرح میشود. اما آیا رسانههای معماری و شهرسازی واقعاً نقشی در تحول شهری فراتر از تبلیغات و نمایش ایفا کردهاند؟ در گفتگو با علیرضا عظیمی، فعال رسانه ای، نویسنده و نقاد فعال حوزه معماری، از نقد ساختاری بر عملکرد رسانههای معماری برخوردار میشویم.
به گزارش رسانه " اخـبــار معـمـاری "، در جهانی که هر ثانیه از آن مملو از رویداد و تغییر است، این خبرنگاراناند که چون ناظران بیطرف تاریخ، با چشمانی تیزبین و قلمی جسور، روایتگر حقیقت میشوند. خبرنگار تنها ناقل خبر نیست؛ او کاوشگری است در دل واقعیت، دغدغهمندی خستگیناپذیر در مسیر شفافیت، و صدایی برای آنان که صدایی ندارند. روز خبرنگار، فرصتی است برای ادای احترام به تلاش بیوقفه این قشر فرهیخته که روشنی را به قلب تاریکیها میبرند. در این روز، به پاس صداقت، تعهد و ایستادگی آنها، با نگاهی ژرفتر به نقش رسانهها در حوزه معماری و شهرسازی، گفتوگویی داشتهایم با یکی از فعالترین چهرههای رسانهای این عرصه، دکتر علیرضا عظیمی.
علیرضا عظیمی، عضو انجمن مفاخر معماری ایران و یکی از تأثیرگذارترین چهرههای رسانهای در حوزه معماری، دکترای تخصصی معماری خود را با محوریت تحلیل محتوای رسانههای معماری از دانشگاه آزاد اسلامی اخذ کرده است. وی مدیر مسئول و سردبیر رسانههای «فضای نو» و «مادمدیا» است. از دیگر سوابق مهم وی میتوان تألیف چندین جلد از مجموعه کتابهای «اندیشه معماران معاصر ایران»، تألیف کتاب «زندگی و آثار رستم وسکانیان» و فعالیت مستمر در زمینه تولید محتوای تخصصی، آموزشی و نقد معماری اشاره کرد. عظیمی همچنین تجربه تدریس در دانشگاهها و مشاوره رسانهای به شرکتهای صنعت ساختمان را در کارنامه خود دارد.
تأثیر رسانههای تخصصی بر گفتمان معماری معاصر
دکتر عظیمی در پاسخ به نخستین پرسش ما، نگاهی نقادانه به عملکرد رسانههای تخصصی معماری در دو دهه اخیر دارد. به گفته وی، بسیاری از مجلات و رسانههای معماری بهدلیل نداشتن تحصیلات معماری یا حتی آموزش مطبوعاتی، نه تنها تأثیر مثبتی بر حرفه نداشتند، بلکه موجب نوعی سردرگمی و زیان برای آن شدند. او با صراحت میگوید: «باور دارم ریشهی بسیاری از اختلافات فعلی جامعهی معماری و مشکلات حال حاضر، ماحصل عملکرد همین رسانههاست.»
عظیمی بر این باور است که شکست بسیاری از رسانههای تخصصی در سالهای اخیر نهتنها اتفاقی نبوده بلکه نتیجهی رویکردهای نادرست و فقدان نگاه حرفهای به معماری و رسانه بوده است. او با اشاره به اینکه نیت بسیاری از این رسانهها خیر بوده، تأکید دارد: «منظور من، فقدان تخصصگرایی است؛ نداشتن سردبیر معمار، یعنی گمشدن زبان تخصصی در ترجمهای سطحی از معماری.»
رسانههای معماری؛ در پیوند مردم و مسئولان ناتوان ماندهاند
در تحلیل بعدی، دکتر عظیمی تأکید میکند که رسانههای معماری – چه جدید و چه قدیمی – در ایجاد پیوند میان مردم، متخصصان و سیاستگذاران موفق نبودهاند. وی این وضعیت را به نبود آموزش عمومی و ضعف فرهنگی ریشهدار در جامعه نسبت میدهد. او میگوید: «نه ما و نه رسانههای پیشین در این زمینه موفق نبودیم. چنین شکافی با رسانههای کوچک حل شدنی نیست.»
به باور او، حتی عملکرد رسانههای بزرگ نیز گاهی وضعیت را پیچیدهتر کردهاند؛ زیرا درک نادرست از معماری بهعنوان یک مسئله پیچیده و میانرشتهای دارند. او بر این نکته تاکید میکند که رسانهها باید علاوه بر تخصص، زبان ارتباط با جامعه را نیز بدانند.
نقد معماری در رسانهها؛ تلاشهای پراکنده و کمدوام
پرسش بعدی پیرامون جایگاه نقد معماری در رسانههای تخصصی و عمومی بود. دکتر عظیمی معتقد است که در اواسط دهه ۹۰ تلاشهایی در راستای تولید نقد علمی و تخصصی انجام شد، اما بهدلیل نبود پشتیبانی مالی این پروژهها ناتمام ماند. او اشاره میکند که پیش از آن نیز چنین تلاشهایی وجود داشت، اما هیچگاه به یک جریان مؤثر تبدیل نشدند.
او راهحل را در ایجاد یک کمیته مشترک بین معماران پیشرو، نویسندگان و رسانهها میداند: «ما نیاز به ساختاری داریم که تولید محتوای حرفهای و پایدار ایجاد کند. متأسفانه، چنین کمیتهای هنوز شکل نگرفته است.»
نقش رسانهها در اصلاح طرحهای شهری
در پاسخ به اینکه آیا رسانههای تخصصی توانستهاند در نقد و اصلاح طرحهای شهری مؤثر باشند، دکتر عظیمی معتقد است که در مواردی خاص و بهصورت نقطهای، چنین اثری داشتهاند. به گفته او، افشاگری و روشنگریهایی در این مسیر انجام شده که میتوان آنها را ارزشمند دانست، اما این اقدامات پراکنده بوده و بههیچوجه جریانساز نبودهاند.
آینده رسانههای معماری با ورود هوش مصنوعی
دکتر عظیمی درباره آینده رسانههای معماری در عصر دیجیتال و با ورود ابزارهای هوش مصنوعی، دیدگاهی مثبت دارد. او میگوید: «قطعا کار برای همکاران آسانتر خواهد شد؛ این میتواند فرصتی برای پیگیری کارهای مهمتر و تولید محتوای با کیفیتتر فراهم کند.» وی تاکید دارد که ابزارهای دیجیتال نهتنها تهدید نیستند بلکه فرصتی برای توسعه کیفی هستند، به شرطی که تولید محتوا قربانی سرعت نشود.
چالشهای جدی رسانههای معماری امروز
در تحلیل چالشهای امروز، دکتر عظیمی بر دو نکته اساسی تأکید میکند: استقلال فکری و استمرار مالی. به گفته او، بسیاری از رسانههای معماری بهدلیل وابستگیهای فکری یا مالی، قادر به تداوم جریان حرفهای خود نیستند. این مسئله باعث تکرار محتوا، ضعف در خط تحریریه و نهایتاً از دست رفتن مخاطب میشود.
رسانهها؛ تنها راهحل باقیمانده برای آموزش انتقادی
در پایان، وقتی از او درباره نقش رسانهها در جبران خلأ آموزش انتقادی و مطالعات میانرشتهای در دانشگاهها میپرسیم، پاسخ قاطعانهای دریافت میکنیم: «در واقع، تنها گزینهی ما همین رسانهها و محتوای تولیدی آنهاست. من از دانشگاه و نهادهای دولتی بریدهام.» این سخن از فردی با سابقه طولانی در تدریس دانشگاهی، عمق بحران در نظام آموزش معماری را نشان میدهد.
مصاحبه :
تحریریه رسانه تخصصی "اخبار معماری"