کد خبر: 3294 زمان انتشار: 23:03:52 - 1404/06/29
گزارش اختصاصی رسانه اخبار معماری؛ معماری مقبره‌الشعرا؛ شعری جاودان بر پیکره تبریز

مقبره‌الشعرا نه‌فقط یک بنای معماری، بلکه «شعر خاموشی» است که هر بازدیدکننده را به تأمل درباره میراث ادبی و فرهنگی ایران فرا می‌خواند؛ شعری که بر پیکره تبریز نقش بسته و جاودانگی خود را در حافظه تاریخ به ثبت رسانده است.

مقدمه

مقبره‌الشعرا، در قلب محله تاریخی سرخاب تبریز، نه‌تنها آرامگاه جمعی بیش از ۴۰۰ شاعر و ادیب برجسته ایرانی و آذربایجانی است، بلکه امروزه به نمادی از پیوند فرهنگ، ادب و معماری بدل شده است. این مجموعه به‌ویژه با دفن استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی، مشهور به شهریار، هویت فرهنگی تازه‌ای یافت و بیش از گذشته در کانون توجه مردم، پژوهشگران و گردشگران قرار گرفت.
معماری این اثر، که حاصل طراحی «غلامرضا فرزان‌مهر» در اوایل دهه ۱۳۵۰ خورشیدی است، نمونه‌ای کم‌نظیر از تلفیق نوگرایی با سنت‌های ریشه‌دار معماری ایرانی ـ اسلامی به شمار می‌آید. بنایی که در سکوت خود، همچون شعری بی‌کلام، روایت‌گر تعالی، جاودانگی و روح والای شاعران است.

ایده طراحی و فلسفه معماری

ایده اصلی طراحی مقبره‌الشعرا بر پایه مفاهیمی چون عروج روح، جاودانگی اندیشه و تعالی شعر شکل گرفت. معمار کوشید فرم‌هایی بیافریند که علاوه بر شکوه بصری، بتوانند زبان استعاری شعر فارسی را در قالب خطوط هندسی بازآفرینی کنند.
قوس‌های بلند و متقاطع بنا به سوی آسمان امتداد می‌یابند؛ حرکتی که یادآور پرواز روح شاعر و رهایی از قید خاک است. خطوط عمودی و شکست‌های تیز بنا استعاره‌ای از قدرت و صلابت اندیشه‌اند، در حالی‌که قوس‌های نرم و انحنای برخی احجام، لطافت و ظرافت کلام شاعرانه را تداعی می‌کنند.

منتقدان معماری بارها این بنا را به‌عنوان «شعر خاموشی بر پیکره تبریز» توصیف کرده‌اند؛ بنایی که بدون نیاز به کلمات، فلسفه شعر را در زبان معماری روایت می‌کند.

ساختار و مصالح

بنای اصلی مقبره‌الشعرا با ارتفاعی در حدود ۳۰ متر ساخته شده است. انتخاب بتن سفید به‌عنوان مصالح اصلی، علاوه بر استحکام سازه، نمادی از خلوص و سادگی کلام شاعران محسوب می‌شود. بتن سفید در این اثر نه تنها وجهی مدرن به بنا می‌دهد، بلکه با رنگ روشن خود، امکان بازی چشمگیر نور و سایه را فراهم می‌سازد.

احجام هندسی بنا متشکل از مثلث‌ها، شکست‌های تند و قوس‌های متقاطع است که در نگاه نخست نوعی نظم ریاضی‌وار را تداعی می‌کنند. این انتخاب، علاوه بر زیبایی، به بنا هویتی نمادین بخشیده است. هر سطح و زاویه همچون مصراعی از یک شعر است که در کنار دیگر اجزا، کلیتی هماهنگ و پرمفهوم می‌آفریند.

نمای بیرونی؛ زبان هندسه و نور

نمای بیرونی مقبره‌الشعرا از دوردست نیز قابل مشاهده است. احجام هندسی درهم‌تنیده و قوس‌های متقاطع، نوعی عظمت و شکوه را به نمایش می‌گذارند. در طول روز، تغییر زاویه تابش نور خورشید سبب می‌شود که سایه‌ها و انعکاس‌ها بر پیکره سفید بنا به‌گونه‌ای متفاوت پدیدار شوند؛ همانند تغییر ریتم و قافیه در شعر، که هر بار معنایی نو می‌آفریند.

این پویایی بصری، مقبره‌الشعرا را به یکی از شاخص‌ترین یادمان‌های معماری معاصر در شمال‌غرب ایران بدل کرده است. بنایی که با زبان فرم و نور، روایتگر جاودانگی ادبیات فارسی است.

فضای درونی و محوطه پیرامونی

فضای داخلی بنا با همان نظم هندسی و ریتم قوس‌ها طراحی شده تا هماهنگی کاملی میان درون و بیرون برقرار شود. آرامگاه استاد شهریار در مرکز توجه مجموعه قرار دارد؛ جایگاهی که نه‌تنها یاد او را زنده نگه می‌دارد، بلکه معنای معماری بنا را نیز دوچندان می‌کند.

محوطه پیرامونی مقبره با سنگ‌فرش‌های گسترده، آب‌نماها و فضای سبز طراحی شده است. این ترکیب، فضایی آرامش‌بخش برای بازدیدکنندگان فراهم می‌آورد و امکان برگزاری آیین‌ها، یادبودها و گردهمایی‌های فرهنگی را مهیا می‌سازد. بدین‌ترتیب مقبره‌الشعرا علاوه بر کارکرد آرامگاهی، به مکانی فرهنگی ـ اجتماعی برای جامعه امروز تبریز بدل شده است.

جایگاه معماری در هویت شهری

امروز مقبره‌الشعرا نه‌تنها یک اثر معماری، بلکه نماد هویت فرهنگی تبریز است. فرم برجسته و ارتفاع بنا از بسیاری نقاط شهر قابل مشاهده بوده و همچون فانوسی فرهنگی، جایگاه شعر و ادب را در سیمای تبریز بازتاب می‌دهد.
گردشگران داخلی و خارجی در سفر به تبریز، بازدید از این مجموعه را هم‌ردیف بازار جهانی تبریز، ارگ علیشاه و دیگر بناهای شاخص شهر در برنامه خود قرار می‌دهند. بدین‌ترتیب، مقبره‌الشعرا علاوه بر کارکرد یادمانی، به جاذبه‌ای مهم در گردشگری فرهنگی ایران بدل شده است.

پیوند سنت و مدرنیته

از منظر تحلیلی، مقبره‌الشعرا را می‌توان نمونه‌ای موفق از تلفیق سنت و مدرنیته دانست. در حالی‌که ساختار کلی، مصالح و فرم‌های هندسی آن بر اصول معماری مدرن استوار است، اما مفاهیم نمادین، قوس‌های یادمانی و معناهای نهفته در اجزا، ریشه در فرهنگ و سنت ایرانی دارند.
این بنا توانسته است میان میراث گذشته و نیازهای معاصر، ارتباطی زنده و پویا برقرار کند؛ همان چیزی که معماری معاصر ایران در بسیاری از آثارش در پی دستیابی به آن بوده است.

نتیجه‌گیری

مقبره‌الشعرا تنها یک آرامگاه دسته‌جمعی نیست؛ بلکه تجسمی عینی از شعر فارسی در زبان معماری است. بنایی که به‌جای کلمات، با قوس‌ها، خطوط و احجام هندسی سخن می‌گوید و پیام جاودانگی شعر را منتقل می‌کند.
در روزگار معاصر که ادبیات و شعر همچنان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ایرانی به شمار می‌روند، این یادمان توانسته است نقشی تعیین‌کننده در پاسداری از میراث فرهنگی ایفا کند.

 


ارسال نظر


رویداد

کلیه حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ می باشد.