مهندس محمدرضا حائری مازندرانی در گفتوگو با اخبار معماری تأکید میکند که میراث معماری متعلق به همه ماست و حفظ آن بدون مشارکت همه گروههای اجتماعی ممکن نیست. او بر اهمیت آموزش، آگاهی و بازتعریف نقش حرفهای معماران و مدیریت شهری تأکید دارد و با نقدی صریح، وضعیت معماری و شهرسازی امروز ایران را بررسی میکند.
به گزارش رسانه " اخـبــار معـمـاری "، در ادامه سلسله گفتوگوهای اخبار معماری با صاحبنظران حاضر در همایش بینالمللی «میراث معماری در خطر»، این رسانه گفتوگویی اختصاصی با مهندس محمدرضا حائری مازندرانی، معمار، استاد دانشگاه و منتقد برجسته ایرانی انجام داده است.
در این گفتوگو، مهندس حائری با نگاهی نقادانه و فلسفی، به بازتعریف مفهوم میراث و نسبت آن با جامعه معاصر میپردازد و از ضرورت بازگشت به ریشههای ارزشی و تمدنی سخن میگوید.
وی با تأکید بر نقش آگاهی، تربیت و منش حرفهای در اصلاح وضعیت معماری و شهرسازی امروز، نقدی جدی بر نظام مدیریتی، آموزشی و حرفهای این حوزه مطرح میکند.

میراث، حقی همگانی
- میراث معماری در خطر به چه معناست؟
واژه «میراث» خود بیانگر این واقعیت است که این ارزش متعلق به همه ماست. حفظ میراث تمدنی نیازمند مشارکت تمامی گروههای اجتماعی است. دستاوردهای گذشته به زندگی امروز ما کمک میکنند و حفاظت از آنها باید با مشارکت مردم شکل بگیرد. هر نقطه از کشور کهن ما حامل نشانههای تمدنی است و ضروری است دیدگاه ما نسبت به ارزشهای خود را بازتعریف کنیم.
در رابطه با آگاهی و سوء مدیریت میتوان گفت: عدم آگاهی و سوءمدیریت رابطهای متقابل دارند؛ یکی بدون دیگری قابل تصور نیست. آموزش و آگاهی، در تمام سطوح، پایه هر تلاش حرفهای و فرهنگی است. حتی در سطوح بالاتر، تربیت فردی اهمیت دارد؛ یعنی ما باید خودمان را تربیت کنیم تا بتوانیم میراث و محیط زیست شهری را درست مدیریت کنیم.
چهار پایه کنش حرفهای(مدبر)
اصول حرفهای شدن در معماری چیست؟
کنش حرفهای بر چهار پایه استوار است:
این چهار پایه برای تمامی سازمانها و نهادها ضروری است و بدون آن، هیچ فعالیت حرفهای پایدار و اثرگذار نخواهد بود.
نقد شهرسازی و معماری معاصر
وضعیت معماری و شهرسازی امروز ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیش از ۵۰ درصد درآمد شهرداریها از جریمهها و تخلفات تأمین میشود. وقتی کل درآمد بر خلاف و جریمه استوار است، طبیعی است که شکل شهر نیز بر همین مبنا طراحی میشود. بسیاری از شهرهای امروز ما، شهر واقعی نیستند؛ بلکه «ناشهر»هایی هستند که توسط برجها احاطه شده و با قیمتهای گزاف عرضه میشوند. تصور ما این است که شهرسازی اتفاق افتاده، در حالی که این روند در واقع شرسازیست.
در رابطه با وضعیت معماری نیز میتوان مطرح کرد که ما بحران معماری نداریم، چون معماری واقعی نداریم؛ آنچه داریم، ساختمانسازی است. ساحت معماری، شامل کیفیت، پاسخگویی به نیاز انسانها و ایجاد تعادل میان محیط طبیعی و محیط انسانی است. امروز معماری ایران بیشتر بر پایه سلیقه شکل گرفته و همین باعث مشکلات حرفهای در این حوزه شده است.
راهکارها: آموزش، آگاهی و مشارکت
راهکار شما برای بهبود وضعیت چیست؟
ما معماران با استعداد و ذوق داریم و امکانات کلی برای شکلگیری معماری واقعی فراهم است. برای رسیدن به معماری و شهرسازی پایدار، نیازمند آموزش حرفهای، افزایش آگاهی عمومی و مشارکت همگانی هستیم. تنها با این عوامل میتوانیم میراث و محیط شهری خود را حفظ کرده و از تکرار مشکلات گذشته جلوگیری کنیم.